زندگی، سنت و تجدد گفتگو و مصاحبه

"از این‌رو روشن است که میان زندگی و زبان رابطه وجود دارد، پس می‌توان مبتنی بر حقیقت زندگی کرد؛ یعنی به حقیقت می‌توان زندگی کرد؛ حقیقتی که از حق و خداوند است، به نحوی که انسان اعمال و گفتارش مبتنی بر تعالیمی باشد که از خداوند بر ما رسیده است. تنها طریقی که از آن می‌توان خدمت بزرگی به جامعه کرد، اصلاح خودمان است، یعنی به جای این‌که بکوشیم جامعه را درست کنیم؛ سعی کنیم خودمان را اصلاح کنیم و صفت‌های پلیدی را که در درونمان وجود دارد، تحت سلطه قرار دهیم. که اصل زندگی همین است و سعادت انسان از همین کار ناشی می‌شود و هدف زندگی این است که هر فردی سعی کند در درون خودش طبق حقیقت زندگی کند. اول طرد و نفی هرگونه ارتباط میان حوزه اخلاق و سیاست که این روایت به الگوی ماکیاولی نزدیک است و سیاست را عاری از هنجارگذاری اخلاقی متصور می‌شود."