چکیده:
آیا نظرات نواندیشان مذهبی و به طور خاص آقای سروش در دهههای پس از انقلاب با دیدگاههای سکولار همخوانی دارد؟ آقای نوری علا در این مقاله بر آن است که حملات نظری ایشان بیشتر متوجه روحانیت است تا اصل حکومت اسلامی. او آقای سروش را روشنفکری میداند که تنها در بستر وجود یک دولت اسلامی نظریاتش قابل طرح خواهد بود. به نظر نویسنده که تعلق خاطر فراوانی به سکولاریسم دارد، دکتر سروش به هیچ وجه نمیتواند نیروی مناسبی برای پیشبرد جدایی دین از سیاست باشد.
خلاصه ماشینی:
"اینترنت بن بست نواندیشی مذهبی در حکومت اسلامی اسماعیل نوری علا اینترنت، 1387 چکیده: به نظر میرسد که آقای سروش، در رأس جماعتی که خود را »نواندیشان دینی« و »روشنفکران مسلمان« میخوانند، هر روز سخن تازهای را مطرح میسازد که اگر چه تاکنون در میان خود مسلمانان چندان تأثیری نداشته، اما همواره کسانی را که مدعی لائیک و سکولار بودن هستند، به شدت به هیجان میآورد.
بدینسان، سروش هرگز با اصل »دین ما عین سیاست ما است« مشکلی نداشته و همواره در جهت توجیه و تقویت آن سخن گفته است و سخنان او در مورد فقه و شریعت و وحی و جز اینها را نمیتوان برآمده از زیر متنی سکولاریستی دانست، بلکه برعکس، همواره کوشش اصلی ایشان آن بوده که )در حین مبارزه با آنچه در زبان نواندیشان مذهبی ایران »ارتجاع« خوانده میشود( راه را بر سکولاریستها ببندد و آنها را نیروهایی در حال انقراض معرفی کند.
به نظر من، عقاید سروش در مورد آفریده شدن قرآن به وسیله پیامبر را نیز نمیتوان بدون توجه به کوشش او برای نفی انحصار قدرت حکومت اسلامی در دست فقها درک کرد و جملات ای - میل شده دوستان به هیجان آمده ما نیز، در عمق خود، حملهای دیگر به جمع فقهایی محسوب میشود که خود را »جانشینان عام پیامبر و امام« میدانند، به این جملات از همان مصاحبه دکتر سروش با میشل هوبینک، توجه کنید: »روحانیون ایران در استفاده از منابع فلسفی سنت شیعی برای گشودن افقهایی تازه به روی فهم دینی ما مردد هستند."