چکیده:
هدف این مقاله بررسی و ارائه اندیشهها و تفکرات بانیان و طراحان و تئوریسینهای «دموکراسی»و تجربهء تلاشگران آن در جوامع به خصوص غربی است.نگارنده با استفاده از نظریات متفاوت و گاهی متضاد در عرصهء مشارکت و انتخابات و دموکراسی سعی کرده ضمن خودداری از نفی ارزش دموکراسی علیرغم عدم موفقیت آن در غرب که در اقرارات مطروحه و متن و مباحث مقاله ملاحظه میشود نوعی از دموکراسی شرقی را راهگشای تحقق آن معرفی نماید، که تحت عنوان مردمسالاری دینی مورد توجه خاص دولت و ملت ایران قرار گرفته است.در ادامهء این تلاش به جامعه و اجتماع و نظریات مختلف در مورد احزاب و مشارکت و اشکالات مطروحه از زبان غربیها پرداخته و نظریات مختلف در مورد احزاب و مشارکت و اشکالات مطروحه از زبان غربیها پرداخته و این امید را مطرح میسازد که جامعهء اسلامی ایران با انجام سالی یک انتخابات در جهت کسب تجربیات خود و نیل بسوی کمال در این راستا قرار گرفته است.به خصوص اینکه در عقاید و افکار ایرانیان انگیزه بسیار قوی حاکم است که آنها را به راحتی وادار و ترغیب میکند تا از اغراض و منافع خود به نفع دیگران بگذرند و به نتایج سالم حاصل از دموکراسی چشم بدوزند و خدا را جانشین همهء آنها بدانند.
خلاصه ماشینی:
"چه کسانی را باید مردم پنداشت و اکثریت و اقلیت آنها چگونه تعیین میگردد؟آیا تفکر و بینشها والا و کمال گرای شرقی پذیرای اصول و روشهای دموکراسی غربی میباشد؟و چه زمانی امور سیاسی میتواند از منابع دینی بهره بگیرند؟و بالاخره نظام جمهوری اسلامی ایران چگونه میخواهد با رعایت همه جنبههای دموکراتیک که خود را به شدت نیازمند و مدافع آن میداند به تحقق آرمانهای ایدئولوژیک خود که برگرفته از اسلامیت جمهوری اسلامی است دست پیدا بکند؟و شعار مردمسالاری دینی را با بهرهگیری از روشهای دموکراسی غیرمستقیم یا نیمهمستقیم یعنی از طریق انتخاب نمایندگان محقق بسازد برای یک چنین هدفی وجود احزاب سیاسی نقش حیاتی دارند تا بتوانند اراده مردم را سازمان داده و مجرائی برای برقراری ارتباط عملی هرچه بیشتر بین آنها باشند.
در فرصتی دیگر میکوشم راه کارهای عقلی و منطقی حل معضلات دموکراسی را با فرهنگ اسلامی ایران خودمان ارائه نموده و نشان بدهم که دموکراسی حقیقی بدون اسلام و مردم سالاری دینی امکانپذیر نخواهد بود و به مؤمنین اطمینان میدهم که نه تنها از دموکراسی نهراسند بلکه مطمئن باشند که تحقق آرمانهای دینی بدون کشف و به دست آوردن استنباطات صحیح از دین و دستورات آن مقدور نیست،و این امر نیازمند تبادل آزاد اندیشههاست و این آزادی به حدی باید باشد که اگر راه رفته اشتباه درآمد به راحتی بتوان به اصلاح آن اقدام کرد تا جامعه در راه نیل به اسلام حقیقی دوران تکوینی و تکاملی خود را سیر کند و لحظهای از آن منحرف نگردد و بتوانیم به پیشرفت و توسعه کشورمان موفق شویم و زندگی و آینده نسلها را تنظیم و تضمین کنیم،یا حداقل مشکلات خود را به آیندگان منتقل نکنیم."