خلاصه ماشینی:
"بندا در رسالهیخود به نام«خیانت روشنفکران»-کهبه عقیده سعید بیشتر در حکم حملهایسخت و گزنده به روشنفکرانی استکه از رسالت خود دست کشیده و ازاصول خویش عدول کردهاند تا تحلیلیروشمند از زندگی روشنفکری(صص24 و 25)-به بیان این ایده میپردازدکه«در نظر او»روشنفکران واقعیجماعتی در مایه کاهناناند؛موجوداتیبه راستی بسیار نادر که پاسداراننمونههای ازلی و ابدی حقیقت وعدالتاند؛نمونههایی که دقیقا به اینجهان تعلق ندارند(ص 25)-به عقیدهبندا،روشنفکران واقعی خویشتنخویش را هنگامی به بهترین وجهمتجلی میسازند که با عشق به فلسفه واصول بیطرفانهی عدالت و حقیقت بهحرکت درآمده باشند تا فساد و تباهیرا به باد انتقاد گیرند،از فرودستان دفاعکنند و اقتدار معیوب ظالمانه را بهمبارزه طلبند.
روشنفکران از آن زمانهی خویشاند وبا سیاست تودهگیر نظام تصویرسازیکه در صنعت اطلاعرسانی یا دررسانهها تجسم یافته است به پیشرانده میشوند و تنها وقتی میتوانند دربرابر این نظام ایستادگی کنند کهصحت تصاویر،گزارشهای رسمی وتوجیههای قدرت را که از سویرسانههای بیش از پیش نیرومند منتشرمیشوند مورد تردید قرار دهند-و نهفقط رسانهها مشمول این حکم هستند، بلکه تمام گرایشهای فکری نیز که درپی حفظ وضع موجوداند و همه چیزرا در چشمانداز مجاز و قابل قبولواقعیت موجود نگه میدارند چنینهستند.
سعید تلاش روشنفکر برایتضمین بقای جامعه به ویژه دردورههای بحرانی را با ارزش و اهمیتمیداند اما بر آنست که وفاداری بهمبارزهی جمعی برای بقا نباید روشنفکررا طوری گرفتار کند که حسانتقادیاش سست شود و یا ضرورتهارا دستکم بگیرد؛ضرورتهایی کهباید از مقولهی بقا فراتر روند و بهمسایل آزادی سیاسی،به انتقاد ازرهبری و به ارایهی راهکارهای دیگریبپردازند که چه بسا به بهانهی بیارتباطبودن با نبرد اصلی موجود به حاشیهرانده شده و کنار گذاشته شدهاند(ص 59)."