چکیده:
قوانین ورزشی را به دو گروه میتوان تقسیم کرد:1)گروهی که به قواعد بازیها
اختصاص دارد.2)گروهی که مراقبتها و احتیاط ویژهای را بر بازیکنان تحمیل میکند و
هدف آنها تأمین ایمنی و پرهیز از خشونت در بازیهای ورزشی است.حقوق سمؤولیت مدنی به
گروه دوم علاقه دارد و به مطالعه و تعیین ارزش آنها میپردازد و در همین گروه است
که خطای ورزشی و اثر آن در روابط حقوقی مطرح میشود.اجرای قواعد عمومی مسؤولیت در
حقوق ورزشی ممکن نیست، زیرا پارهای از جرائم مانند ضرب و جرح، در این زمینه مباح و
گاه ممدوح است.بازیکنان، در رابطه میان خود و مربیان، پایبند قرارداد ضمنی هستند که
مهمترین مشخصه آن پذیرش خطرهای متعارف ورزشی است که در اجرای قوانین ویژه بازیها رخ
میدهد.بنابراین، معیار تعیین خطای ورزشی«رفتار ورزشکاری آگاه و محتاط در شرایطی
است که فعل زیانبار واقع میشود.»عامل اضطرار و دفاع مشروع را نیز باید در این
شرایط به حساب آورد.تجاوز از این رفتار متعارف خطا و سبب مسؤولیت مدنی است.مسؤولیت
خساراتی که تماشاگران مسابقههای ورزشی میبینند، اصولا بر عهده برگزار کنندگان آن
است، مگر اینکه ناشی از خطای بازیکنان یا اقدام تماشاگران باشد.مبنای این مسؤولیت
بر پایه تقصیر است که باید آن را کوتاهی در تأمین امنیت تماشاگران دانست.
خلاصه ماشینی:
"قبول خطر از سوی ورزشکاران و اقدام و رضای زیان دیده و شرکت او در فعل زیانبار، حتی در آنچه به جان و سلامت او صدمه میزند، و مهمتر از همه، عرف گذشت و مردانگی و تقدیس اخلاقی تهور در بازیهای ورزشی، از عوامل حقوقی و روانی دیگری است که حربه قانون را کند میکند و ویژگی مسؤولیتهای ورزشی را نمایان میسازد:مگر نه این است که ضرب و جرح عمدی جرم نابخشودنی است، پس چرا آنکه به پای خود به میدان میرود و با دنده شکسته یا دستی وبال بر گردن بیرون میآید، نه تنها ستمی را که بر او رفته است احساس نمیکند، بلکه به مردانگی و شجاعت خود هم مینازد و جبران ضرر را به ارضای غرور خود میکند؟و شگفت آنکه شکایت او در وجدان عمومی با تحقیر روبرو میشود و گاه دادگاه را به واکنش منفی وادار میسازد تا عهدشکنی را پاداش ندهد: بوریس استارک، استاد فقید فرانسوی، در کتاب تعهدات خود(ش 241)، دعوایی را از رویه قضایی فرانسه نقل میکند که، دادگاه مردی 27 ساله را که در ورزش بوکس کور شده بود، در دعوای جبران خسارت محکوم ساخت، بر این مبنا که خود خطرهای ناشی از مسابقه را پذیرفته است.
پس، گزافه نیست اگر خطای ورزشی را در زمره خطاهای حرفهای(مانند پزشکان یا قضات)آوریم، بویژه که در بیشتر موارد خطا را کسانی مرتکب میشوند که عنوان مربی و ورزشپیشه و داور را حرفه خود ساختهاند و در واقع عرف این گروه است که معیار تمیز خطا قرار میگیرد و در تحلیل نهایی، اوضاع و احوالی است که در آن فعل زیانبار صورت میپذیرد و به همین جهت در داوری نسبت به تحقق تقصیر اثر دارد:بدین توضیح که، اگر رفتار انسانی معقول و متعارف در شرایط خارجی وقوع حادثه معیار تمیز خطا و صواب باشد، شرایط خارجی وقوع حادثه را عرف حرفهای و قواعد بازی تشکیل میدهد."