چکیده:
دریافت تفاوت معنی مصراعهای «خروش از خم چرخ چاچی بخاست»و«ز شاخ گوزنان برآمد خروش»به رغم نظر کتاب ادبیات 2،هر خوانندهای را بر آن میدارد که معنی ترکیب«شاخ گوزنان»و کاربرد عملی از«شاخ»را متفاوت بداند.در این مقاله به این نکته پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"«بر او راست خم کرد و چپ کرد راست خروش از خم چرخ چاچی بخاست چو سوفارش آمد به پهنای گوش ز شاخ گوزنان برآمد خروش» همیشه،بر این کنجکاو بودهام که شاعر توانایی چون فردوسی،چگونه ممکن است یک معنا را در دو بیت پشت سر هم آورده باشد؟البته شاید اولین پاسخ این باشد که مفاهیم،معانی و حتی الفاظ تکراری در جای جای شاهنامه میتوان یافت؛از جمله: -برای بیان ازدحام و شلوغی جمعیت و به قول معروف«جای سوزن انداختن نبودن»،میگوید:ببارید ژاله ز ابر سیاه کسی را نبد بر زمین جایگاه (داستان کاوهی آهنگر)ز بس گرز و شمشیر و پیل و سیاه میان اندرون،باد را نیست راه (داستان کاموس کشانی) -در مضمون«تیرگی و تیره و تار شدن» میگوید:هوا قیرگون و زمین آبنوس همی آمد از دشت آوای کوس (داستان کاموس کشانی)که آید دگر باره بر جنگ طوس شد از شب،جهان تیره چون آبنوس (داستان کاموس کشانی) -در مضمون«روشنایی و روشن شدن روز»:چو خورشید تابان ز گنبد بگشت ز بالا همی سوی خاور گذشت (داستان کاموس کشانی)از آن چادر قیر بیرون کشید به دندان لب ماه در خون کشید (داستان کاموس کشانی) -و تکرار مضمون«با عقل جور درآمدن و عقلانی بودن»با الفاظ مشابه:چنین خود کی اندرخورد با خرد که مر خاک را باد فرمان برد (نامهی باستان،بیت 2946)همان کن کجا با خرد درخورد دل اژدها را خرد بشکرد (نامهی باستان،بیت 2994) اما آوردن دو بیت«بیفاصله»با یک معنا جای بسی شگفتی است."