چکیده:
تمدن اسلامی در صد سال اخیر به لحاظ حجم و وسعت اندیشمندان قرآنی و گوناگونی آراء،متفاوت از سدههای پیشین بوده و به نوعی با دوران زرین اسلامی قابل مقایسه است.ابداع اندیشه و نظریه در این دوران در حوزه قرآن و تفسیر بس پر اهمیتتر از گستره آراء است. مرتضی مطهری به همراه علامه محمد حسین طباطبایی، پایه گذار اندیشهای جدید با عنوان«اندراج کلام در حکمت علمی»بودند که بر آن اساس بسیاری از موضوعات نظری evitceijbuS را از حوزه صرف انتزاعی بیرون آمده و در قلمرو و چالشهای عینی evitcejbO طرح گردید.حجاب زن، حقوق زن،حکومت،حقوق بشر،آزادی،بانکداری،ربا و موضوعاتی از این سنخ در همین راستا قابل پژوهش میباشد.پیوند حیات فرهنگی و اجتماعی آدمی با قرآن و استخراج موضوعات عینی و همخوانی آن با آموزهای قرآن،گستره وسیعی را در تأملات قرآنی و قرآن پژوهی مرتضی مطهری شکل داد. بیتردید پژوهش اندیشههای قران پژوهی مطهری و تلاش وی در بررسی تطبیقی آموزههای قرآنی با حیات اجتماعی، تتبعی ضروری و سودمند خواهد بود.همایش جهانی حکمت مطهر و شهادت استاد مطهری و همزمانی آن با نشر دومین شماره از فصلنامه تخصصی قرآن پژوهی پیام جاویدان، فرصت گرانقدری در تدوین رساله حاضر خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"نبوت،خاتمیت و وحی و نبوت آثار کلامی مطهری هستند که در آن مباحث اساسی قرآن همچون وحی و چیستی آن،سبک و اسلوب زبان قرآن، قرآن و معجزه،اعجاز زبانی و معنایی سخن قرآن،آهنگ موسیقایی کلام خداوند در قرآن،جاودانگی قرآن، تحریف ناپذیری قرآن،مورد توجه و بحث قرار میگیرد.
مطهری تفکر در خداوند را واسطه العقد اندیشمندان اسلامی در ارائه سبک استدلالی متأثر از قرآن دانسته و با تصریح اینکه آیات اول سوره حدید و«قل هوالله احد»قله نهایی توحید و معرفت است،(کافی،ج 1ص 291؛توحید صدوق، ص 283)معتقد است که نظریات دقیق فلسفی-کلامی و عرفانی در همین راستا شکل گرفته است.
(همان،ص 195 به بعد) مطهری حتی خطابهای خصوصی قرآن به پیامبر اکرم(ص)را نیز توجیه کرده و بر این باور است که قرآن کریم یک روش و سبک خاصی دارد که گاهی مطلبی را که میخواهد به عموم امت انتخاب میکند و او را مخاطب قرار میدهد و البته این قاعده کلی نیست.
(وحی و نبوت،1373،ص 80) مطهری بر این باور است که مفهوم اعجاز را باید از طریق پژوهش در دو بعد آرایههای بینظیر سخن قرآن و فصیح بودنش که در آیات الهی به«کتاب مبین»(نمل/75،قصص/2، سباء/3)،نور مبین(نساء/174)و کتاب مستبین(صافات/117)یاد شده و جامیعت وجوه معنائی و اندیشهای جستجو کرد.
مسائل حول یک موضوع میتوانند معنا یابند،از این رو به رغم مخالفت متفکران قرآنی با وجود موضوع یا موضوعات در قرآن،نگارنده معتقد است موضوع اخلاق،دین،کلام، فلسفه،:تاریخ،علم و فقه،مهمترین موضوعاتی هستند که بنیان قرآن را شکل داده و در هر کدام اعجاز معنوی به روشنی به چشم میخورد."