چکیده:
در این مقاله کوشش شده است تا نقش استراتژی مقابله با تروریسم در عرصهء سیاستسازی امنیتی- استراتژیک آمریکا در دوره پس از جنگ سرد و پیامدهای امنیتی آن برای کشورهای جهان سوم مورد بررسی قرار گیرد.از این دیدگاه،نقش جدید آمریکا در دوره کلینتون و بوشپسر در"مبارزه علیه تروریسم"،بهعنوان مرکز ثقل سیاست خارجی آمریکا،و از کار ویژههای سامانبخش و سازماندهندهای در پاسخ به چالش حاصل از بحران هویت حاصل از نبود تهدید کمونیسم برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
"34در همین زمینه تأکید شده است که حادثهء مزبور چارچوبهء ساخته و پرداخته شدهء سیاستهای امنیتی آمریکا را که در سالهای بعد از جنگ سرد به سوی شناسایی اولویتهای درجهء دوم و سوم جهتگیری شده بود،به مسیر اصلی خود یعنی توجه به طیف تهدیدات با اولویت درجه اول بهویژه مبارزه با تروریسم،که با"امکان بقا"و ادامهء حیات این کشور ارتباط دارد بازگرداند.
در مورد شاخصهای این چارچوب رفتاری،میتوان به موارد زیر اشاره کرد: مداخلهء نظامی در افغانستان؛تأکید بر توصیف طیف مشخصی از کشورها(مانند ایران)بهعنوان محور اهریمنی94؛توسل به فشارهای دیپلماتیک،اقتصادی و مالی،و مجاراتهای سیاسی و همکاریهای مؤثر حقوقی و جاسوسی05،بیتفاوتی نسبت به تعهدات بینالمللی در عرصههای زیستمحیطی(معاهدهء کیوتو)و بهویژه امنیت بینالملل و خلعسلاح(خروج از معاهدهء ABM و اصرار بر فعالسازی طرح دافاع ملی موشکی15؛اقدام یک جانبه در کنترل سلاحهای هستهای با یا بدون مشارکت دشمنان گذشته؛رهایی یافتن از قید سازوکارهای کنترل تسلیحاتی که تاریخ مصرف آنان منقضی گشته یا برای منافع ایالاتمتحده زیانبار به نظر برسند25؛زمینهسازی فعال برای مداخلهگرایی نظامی در عراق به رغم فعال شدن سازوکارهای بینالمللی چون بازرسی آژانس بینالمللی انرژی هستهای،مخالفت گستردهء دیگر کشورها و افکار عمومی جهانی؛کوشش برای رهایی دکترین استراتژیکی و امنیتی کشور از سطح تحلیل بازدارندگی به سوی اعمال زور مبتنی بر پیشگیری بهعنوان یکی از اصول امنیتی جدید آمریکا35؛و....
65در این میان الگوی رفتاری آمریکا و سازوکارهای اتخاذ شده این کشور برای ایفای نقش جهانی،از پیامدهای خاصی برای ملاحظات امنیتی جهان سوم و ملل مسلمان بویژه جمهوری اسلامی برخوردار است: 1-تشدید،تعمیق و دسترسی ادبیات امنیت محور و مبتنی بر ملاحظات واقعگرایانه چون دوران جنگ سرد از سوی آمریکا،در شرایطی که بسیاری از متغیرهای بیبدیل محیطی در جهت کاهش اقتدار امنیتی،مشروعیت سیاسی و مقبولیت اقتصادی قدرتهایبزرگ فعال شدهاند،بهطور منطقی قدرتهایی مانند ایالات متحده را بیش از پیش به سوی تدبیر و گذار از این دوران برزخی و افزایش اقتدار امنیتی،سیادت سیاسی و اقتصادی سوق خواهد داد."