چکیده:
واژه «استکبار» از مهمترین واژگان کلیدی در قرآن است و نقش برجستهای در نظام اخلاقی قرآن، با بار معنایی منفی دارد، و برای نشان دادن یکی از صفات بارز کافران به کار میرود. در زبان قرآن، واژههای کلیدی دیگری مانند بغی، بطر، عتو، استغناء و طغیان در حوزه کانونی واژه «استکبار» مورد بحث قرار میگیرند. هدف این نوشتار، تبیین واژه «استکبار» از لحاظ معناشناسی و ارائه الگویی است که در آن، مفاهیم کلیدی گزارههای اخلاقی معانی مشخصتری یابند. این تحقیق با رویکردی معناشناسی به تبیین مباحث اخلاقی ـ دینی در حوزه واژه «استکبار» میپردازد. این روش و شیوه دارای دستاوردها و تأویلهای استوار است. چنین روشی همان چیزی است که آن را «تفسیر قرآن به قرآن» مینامیم، با این تفاوت که از نظریه حوزه معنایی که شاخهای از حوزه زبانشناسی است بهره گرفته میشود
خلاصه ماشینی:
"هریک از واژهها و اصطلاحاتی که در حوزه کانونی «استکبار» بررسی میشود مطابق دادههای وحیانی، واژه مزبور و کلمات کانونی آن، معنای خاص خود را دارند؛ و روشن است که صرفآ با مراجعه به فرهنگها و واژهنامههای قرآنی نمیتوان به معنای حقیقی و درونی آن نایل شد، بلکه باید روشی را در پی گرفت که بدان وسیله بتوان ساختار هریک از واژههای کلیدی را در تمام بافتهای درون متنی قرآن جستوجو نمود تا آنجا که قرآن خود مفاهیم خود را تفسیر و تبیین کند و معنای دقیق واژه، به طور عینی از روی بافت آیه متعین گردد.
5 آیه زیر، نمونهای از کاربرد این واژه در قرآن کریم است: (ولو بسط الله الرزق لعباده لبغوا فی الأرض ولکن ینزل بقدر ما یشاء إنه بعباده خبیر بصیر) (شوری : 27)؛ و اگر خدا روزی را بر بندگانش فراخ گرداند در زمین سرکشی میکنند، لیکن آنچه را بخواهد به اندازهای فرو میفرستد.
در قرآن کریم، اطلاعات زیادی درباره ساختمان معنایی این واژه وجود ندارد، اما آیات زیر جنبهای از معانی آن را روشن میسازد: ـ (وکم أهلکنا من قریة بطرت معیشتها فتلک مساکنهم لم تسکن من بعدهم إلا قلیلا وکنا نحن الوارثین) (قصص: 58)؛ و چه بسیار شهرها که هلاکش کردیم؛ ]زیرا[ زندگی خوش، آنها را مست کرده بود و این مسکنهای آنهاست که بعد ایشان، جز اندکی در آن مورد سکونت قرار نگرفتهاند و ماییم که وارث آن هستیم.
4. آنچه از بررسی و تحقیق آیات مربوط به واژه استکبار برمیآید این است که در تجزیه و تحلیل ساختمان معنایی واژگان در بافت قرآنی، میان واژه فوق و کلمات کانونی آن، ارتباطی بنیادین و وابستگی معنایی وجود دارد."