چکیده:
این مقاله از ضرورت وجود علمی به نام بینا تصویری (Interpicturality) میگوید،مقولهای در عالم هنر که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است.ابتدا مقولهی بینامتنیت (Intertextuality) بررسی میشود،زیرا بینامتنیت و مطالعهی مفهوم آن بود.که جرقهی پیدایش واژه بیناتصویری را در ذهن نگارنده ایجاد کرد.در بیناتصویری به مثابه بینامتنیت،به بررسی نکات کلیدی همچون رمزگذاری،باز رمزگذاری و رمزگانهای پیشین در مباحث سینما،نقاشی،موسیقی،معماری،عکاسی و در واقع همهی تولیدات فرهنگی و هنری میپردازد.تمرکز این پژوهش به ارتباط بیناتصوری با طراحی احساسی و انواع آن(غریزی،رفتاری و انعکاسی)است.سپس با نمونههایی از آثار نگارگری،معماری و سفالینهها مورد بررسی قرار میگیرد و با پی بردن به جوهرهی تصاویر و تبدیل آنها به عناصر بصری، راهکارهایی برای رساندن مخاطبان آثار هنری به کمال و آرامش و تثبیت هویت آنان ارائه خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
بررسی ارتباط بینا تصویری با طراحی احساسی و انواع آن بهزاد گلیارانی* چکیده: این مقاله از ضرورت وجود علمی به نام بینا تصویری (Interpicturality) میگوید،مقولهای در عالم هنر که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است.
نگارنده بر آن است دست به ابداع واژه بیناتصویری و بررسی ارتباط هنرها،با تمرکز بر طراحی و انواع آن میپردازد: بیناتصویری (Inter Picturality) : بینا تصویری عبارت است از خوانش تصاویر،به مدد پی بردن به اساس و بنیان تصاویر،به واسطهی،کشف فرمهای ناب موجود در آثار،با هدف رساندن مخاطبان آثار هنری،به سعادت آغازین،تثبیت هویت انسانی،و رهایی انسان از دنیای ماشینیزم و مکانیزه،که بهواسطهی ریشهیابی ناخودآگاه جمعی انسانها، همچنین پیدا نمودن ذات و جوهره اشیاء و سپس تبدیل آن به عناصر بصری (خط،بافت،حجم،فرم...
سماع صوفیانه،منصوب به بهزاد(حسینیزاد 1382:184) به زعم نگارنده در تصویر شماره 6 که در تصویر شماره 7 از منظر بیناتصویری تجزیه و تحلیل شده است،تصویر موردنظر از نظر کاربرد فرمهای بصری با تصویر سماع درویشان اثر کمال الدین بهزاد مورد توجه قرار گرفته است و میتوان نمونههایی از کاربرد فرمهای سنتی شبیه بته جقه در هنر ایران را در تصاویر موردنظر مشاهده و به مبحث بیناتصویری رسید.
احساسی که ماورای یک محصول وجود دارد جنبه عقلانی دارد و در طراحی رفتاری جنبه عقلانی چندان مهم نیست»(نورمن 2004:69)به زعم نگارنده،عملکردگرایی این نوع طراحی باعث سیطره کمیت بر کیفیت و پوچگرایی و انسان ابزاری شده است پس این جنبه از طراحی با موضوع ما بیناتصویری سنخیت و رابطهای ندارد و بهطور اجمالی در حد همان چند سطر کفایت میکند و سپس جنبه دیگر از طراحی: طراحی انعکاسی Reflective design «این نوع طراحی قلمروهای زیادی را دربرمیگیرد و تماما پیام آن درباره (به تصویر صفحه مراجعه شود) تصویر 6.