چکیده:
مفهوم و ماهیت زمان و مکان از جمله موضوعهای محل نزاع در فلسفه و فیزیک بوده است.از سویی ما همهء اشیای مادی را زمانمند و مکانمند مییابیم و از سوی دیگر،هیچ حس مکانیاب و زمانیاب نداریم.بههمین دلیل،آراء بسیار متفاوتی در تبیین این موضوع ارائه شده است.برخی از متفکران زمان و مکان را امری موهوم دانسته و برخی حتی به عینیت آندو در خارج از ذهن معتقد شدهاند.
کانت،فیلسوف شهیر آلمانی،که اندیشههای او تأثیر بسزایی در فلسفهء غرب داشته است،تبیین ویژهای از مسئلهء زمان و مکان دارد.او این مقولات را در قلمرو معرفتشناسی وارد کرده و شالودهء معرفتشناسی خود را بر آنها قرار داده است.او که شدیدا تحت تأثیر دستاوردهای علوم جدید،بهویژه فیزیک نیوتونی،و نیز متأثر از تشکیکهای هیوم میباشد،از سویی درپی توجیه مبانی معرتفی علوم تجربی است،و از سوی دیگر دربارهء امور غیرمادی مانند خدا،نفس و امثال آن عقل محض را ناتوان از فهم و اثبات آنها میبیند.به اعتقاد او،معرفت ترکیبی از مادهء شناسایی و صورت شناسایی است.مادهء شناسایی همان چیزی است که خارج از ذهن،از طریق حس به ذهن منتقل میشود،و صور شناسایی،در مرحلهء تصور،زمان و مکان و در مرحلهء تصدیق مقولات پیشینی فاهمه هستند؛بنابراین هرچه در زمان و مکان قرار نگیرد،از قلمرو معرفت بشر خارج است.نتیجهء این نظر چنانکه خود کانت تصریح میکند نفی فلسفه الهی است.از این رو،در این مقاله،این شالودهء معرفتی کانت مورد تأمل قرار گرفته و نشان داده شده است که دلائل و توجیهات کانت در این زمینه قابل اعتماد نیست.
خلاصه ماشینی:
"هستند،بهنحوی که اشیا بدون آنها نیز قابل تصورند؟یا اینکه مکان و زمان تنها به
مورد دیگر برای اثبات شهودی بودن مکان اقامه شده است (ewing,p.
تجربهء حسی انتزاع نمیشود و با دو دلیل بعدی میخواهد اثبات کند که مکان اصولا از قبیل مفاهیم نیست،بلکه یک شهود حسی ناب است.
که ابتدا باید ببینیم منظور کانت از اینکه مکان(و زمان)شهود محض و یا پیشینی است،
بههرحال به نظر میرسد که کانت معتقد است که مکان و زمان از ادراک حسی ناشی
منظور این است که تصور حسی عدم مکان در مرحلهء
حساسیت ممکن نیست،چون آنچه ما در این مقام داریم تصور ایجابی مکان است.
اگر هندسه علمی مربوط به خواص مکان است،در آن صورت نتیجه این است که مکان
د)اگر ما اشیا را فی نفسه درنظر بگیریم،در این صورت مکان و زمان هیچ خواهند
5)داوری ما از مفاهیم دادهء شده حسی در حد مطابقت آنها با زمان و مکان است و اگر
الف)این دلیل کانت که اگر مکان و زمان بهنحو شهود پیشینی نبودند،ما قدرت
معرفت حسی بدانیم،البته این سخن کانت نیز که اگر مکان و زمان بهنحو پیشینی نبودند
در نقد اشکال یوسف کرم ممکن است بیان شود که متخیله زمان و مکان را نمیتواند
مجزا از اشیا تصور کند،ولی همین اشکال بر کانت نیز وارد است که میگوید ما زمان و مکان را میتوانیم خالی از اشیا داشته باشیم.
هاست»این ایراد وارد شده است که شهود حسی مکان و زمان بینهایت به این معنا نیست
در مورد این اشکال باید گفت که البته کانت هم مکان و زمان را بهنحو بالفعل"