چکیده:
هدف این مقاله بررسی رویکرد حاکم بر تدوین برنامههای درسی علوم تجربی در ایران،پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تبیین لزوم استفاده از رویکرد دینی در تدوین برنامهء درسی علوم تجربی است.نویسنده معتقد است رویکرد حاکم بر تدوین برنامهء درسی از ابتدای تأسیس مدارس و دبیرستانها به سبک مؤسسات آموزشی مغربزمین در ایران رویکردی سکولار بوده که به دیدگاههای منبعث از آموزههای دینی در خصوص شناخت طبیعت و جانداران توجهی نداشت.پس از پیرویزی انقلاب اسلامی نیز تلاشهایی که برای زدودن آثار این تفکر صورت گرفت و کوششهایی که به عمل آمد تا صبغهء سکولاریستی از سیمای برنامههای درسی علوم تجربی زدوده شود،به نتیجهء مطلوب نینجامید.بر این اساس، استفاده از رویکرد دینی در حوزهء برنامه درسی علوم تجربی به جای رویکرد سکولار امری ضروری است.در رویکرد دینی،برخلاف رویکرد سکولار،شناخت جهان هستی در قالب دروس علوم تجربی بر پیشفرضهای متافیزیکی مطرحشده در منابع دینی استوار میشود و میان مطالعهء طبیعت و آموزههای دینی پیوندی وثیق به وجود میآید؛در نتیجه،طبق این رویکرد دانشآموزان برای شناخت جهان هستی ضمن استعانت از روشهای تجربی،از دانش مبتنی بر پیشفرضهای متافیزیکی مربوط به پدیدهها و موجودات نیز سود میجویند و به اینسان به هنگام مطالعهء محیط اطراف فراتر از یک چشمانداز مادی به جهان هستی مینگرند و به فهم عمیقتری از جهان نائل میآیند و با جهانبینی مبتنی بر دین به مطالعهء محیط طبیعی میپردازند.
خلاصه ماشینی:
"هدف دیگری که در رویکرد دینی منظور نظر است،این است که دانشآموزان آگاه شوند که طبیعت و هستی،مظهر آیات الهی است و هر یک از موجودات و مخلوقات همواره با زبان خاص خود به تسبیح خدای سبحان مشغول و سرگرمند؛لذا این آگاهی احتمالا بر نگرش آنها اثر میگذارد و در تسبیحگویی و تقدیس پروردگار متعال،چنانکه سعدی گفته است،به سایر موجودات تسبیحگوی تأسی میجویند:دوش مرغی به صبح مینالید عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش یکی از دوستان مخلص را مگر آواز من رسید به گوش گفت باور نداشتم که ترا بانگ مرغی چنین کند مدهوش گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیحگوی و من خاموش (گلستان)نتیجه و جمعبندی در نظام آموزش و پرورش رسمی کشور ما،که اهداف آن منبعث از آموزههای دین اسلام است،متأسفانه مطالعهء طبیعت اعم از موجودات جاندار و بیجان در قالب دروس علوم تجربی،در حال حاضر به شیوهای صورت میگیرد که در کشورهای غربی رایج است؛از این رو،هنوز ارائه و سازماندهی محتوا و نیز تدریس دروس در حوزهء علوم تجربی،در مدارس و دبیرستانهای ما به شیوهای سکولار مرسوم و متداول میباشد و این رویکردی است که نظام آموزشی ما آن را برنمیتابد،لذا باید رویکردی دینی را جایگزین رویکرد سکولار کرد و پیوند میان دین و مطالعهء طبیعت را برقرار نمود و حاکمیت بخشیدن به رویکرد دینی در تدوین برنامههای درسی علوم تجربی را به طور جدی پی گرفت؛زیرت بر اساس رویکرد دینی،دانشآموزان از طریق آشنایی با پیشفرضهای متافیزیکی مربوط به موضوعات مورد مطالعه خود به اطلاعاتی فراتر از دانش بشری دربارهء جهان اطراف دست مییابند و فراتر از یک چشمانداز مادی به جهان اطراف مینگرند."