چکیده:
گسترش تجارت بینالملل بر همگرایی درآمدی کشورها از جنبههای مختلف تأثیرگذار بوده است(اسلاتر،1998)2. با این حال،این پرسش مطرح میشود که آیا همگرایی درآمدی در بین اعضای یک اتحادیه اقتصادی نیز اتفاق میافتد،یا به واسطه گسترش مبادلات تجاری و روابط مالی به واگرایی درآمدی بین اعضای اتحادیه منجر میشود. در این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا کشورها با ورود به اتحادیههای پولی قادر به ایجاد همگرایی درآمدی خواهند بود؟این پاسخ البته میتواند برای یکپارچگی اقتصادی بین کشورهای شمال،یا شمال و جنوب متفاوت باشد.در عمل برای رسیدن به این هدف،در این پژوهش از تحلیل پویای تفاوت در تفاوت- ها( DID )3استفاده کرده تا همگرایی(یا واگرایی)درآمدی را قبل و بعد از تشکیل یک اتحادیه پولی در بین کشورهای پیش گفته،بررسی نماییم.گرچه نتایج نشاندهنده تأثیرگذاری مستقیم تشکیل اتحادیه پولی اروپایی (ظهور یورو)بر همگرایی درآمدی کشورها است،این تأثیر در بین کشورهای شمال-جنوب قویتر از کشورهای شمال-شمال است.
The expansion of international trade has influenced deeply many economies to converge (Slaughter 1998). Now a question can be raised whether the establishment of an economic union (a currency union، for instance) can lead to income convergence or it may cause income divergence between members of that union.
This paper examines whether the membership of countries in a block for trade expansion enables their economies to move toward income convergence، while the result should be different between countries in north، or north and south. To this end، the objective، the paper uses a difference-indifferences (DID) analysis to measure the rate of income convergence (divergence) before and after establishing a currency union. The results obtained approve that the implementing of currency union affects significantly and directly income convergence in the world، while this effect in much more pronounced in North-South countries than of North-South ones.
خلاصه ماشینی:
"حال،این پرسش مطرح میشود که آیا تشکیل اتحادیههای پولی میتواند همگرایی درآمدی را بین اعضای اتحادیه به وجود آورد؟این همگرایی در تقسیمبندی کشورهای جهان موسوم به شمال-شمال یا شمال-جنوب یکسان است،یا به لحاظ تفاوت در رفتار مالی-اقتصادی کشورهای موجود در بلوکهای مختلف و واکنش آنها به تبعیت از پولهای قوی،ناهمگون خواهد بود؟همچنین،آیا کشورها با ورود به اتحادیههای پولی به منظور توسعه تجارت بینالملل،قادر به ایجاد همگرایی درآمدی خواهند بود؟ البته پاسخ به این پرسشها میتواند برای یکپارچگی اقتصادی بین کشورهای شمال،یا شمال و جنوب متفاوت باشد.
در نهایت،اسلاتر(1996)برای بررسی اثر تجارت بر همگرایی درآمدی نشان میدهد که یک استراتژی تجاری میتواند از طریق تصریح یک شکل تابعی به صورت زیر تحقق یافته،و سپس،مجموعهای از معادلات ساختاری بر حسب عوامل برونزای مرتبط مانند سناریوهای آزادسازی تجاری برآورد شود: (2)(بهتصویرصفحهمراجعهشود) که در آن، CG متغیر همگاریی درآمد سرانه(که در بخش بعدی به آن اشاره میکنیم)و Trade نیز جایگزینهای مختلف از تجارت بینالملل است.
متغیر همگرایی درآمد در عمل قدر مطلق اختلاف درآمد سرانه هر کشور عضو اتحادیه و عضو گروه کنترل از مقدار میانگین در زمان t خواهد بود: (20)(بهتصویرصفحهمراجعهشود) همانطور که پیشتر نیز بیان شد،همگرایی درآمدی میتواند یک رابطه تبعی با جنبههای مختلف هم- تغییری پولی داشته باشد؛بهطوری که: (21)(بهتصویرصفحهمراجعهشود) که در آن، CM به صورت یک شکل خاص از هم-تغییری پولی قابل تعریف است.
در مجموع،نرخ همگرایی مبتنی بر تفاوت ناشی از تفاوت حالتهای اول و دوم و تفاوت حالت سوم و چهارم همچنان مثبت و برابر 022/0 است؛بهطوری که نشاندهنده نرخ همگرایی در شرایط تفاوت در تفاوتها( DID )بوده و اثر مثبت روند تشکیل اتحادیه در بین اعضا و گروه کنترل(کشورهای غیر عضو) بر ایجاد همگرایی درآمدی را نشان میدهد."