چکیده:
ملی شدن صنعت نفت به خاطر فراز و نشیبهایی که در تاریخ معاصر ایران پدید آورده است،بخشی از ماندگارترین خاطرات تاریخی ایرانیان است.به دلیل اینکه بخشی زیادی از مردم و گروههای سیاسی کشور،درگیر مسائل پیش و پس ازاینرویداد بودهاند،کتابها و مقالههای بسیاری نیز در این باره و مسائل پیرامونی آن نگاشته شد.این کتاب دارای طیفهای گوناگونی هستند و هرکدام از زاویهای خاص،ازاینرویداد را بررسی کردهاند.درباره شخصیتهای پیشبرنده و بازدارنده نهضت،نحوه ارتباط آنها با یکدیگر،شکلگیری جبهههای سیاسی و فکری،نقش نیروهای سیاسی خارجی و...کتابهایی نوشته شده است که برخی از آنها با دید مثبت و برخی دیگر با دید منفی به این جریان مینگرند. کتاب«نگاهی به کارنامه سیاسی دکتر محمد مصدق»نوشته جلال متینی،تلاش کرده زندگی سیاسی نخستوزیر زمان ملی شدن صنعت نفت را از آغاز تا پایان با دیدی جانبدارانه نسبت به خاندان پهلوی، بررسی کند.این نوشته کوششی است در نقد این کتاب و واکاوی بخشهایی از تاریخ ملی شدن صنعت نفت که نویسنده به آن توجه نکرده است.
خلاصه ماشینی:
"حال اگر این ماجرا را از ابتدای تصمیم رضا شاه به لغو امتیازنامه دارسی تا انتهای اجبار همگان به امضا و تصویب قرارداد 1933 م در نظر داشته باشیم،چه قضاوتی را میتوان براساس اسناد و شواهد درباره نحوه عملکرد پهلوی اول در این زمینه داشت؟آیا این یک اقدام شجاعانه و وطندوستانه از سوی او بود یا یک برنامه و طرح انگلیسی که خود رضا شاه هم در این چارچوب،بیش از یک«آلت فعل»نبود؟جالب اینکه آنچه در فرجام این فرآیند حاصل شد، صرفا تمدید حاکمیت انگلیس بر نفت ایران بود؛چرا که دیگر شرایط مندرج در قرارداد پیرامون حق السهم ایران اگرچه به ظاهر از امتیازنامه دارسی بهتر بود،اما مسئله اینجاست که انگلیسیها اساسا اجازه نظارت بر حسابهای شرکت را به ایرانیها نمیدادند و هرآنچه در متن قرارداد بدین لحاظ نگاشته شده بود،به هیچ وجه ضمانت اجرایی نداشت.
او در جواب این جمله را ادا کرد:مگر از روی نعش من رد شوند!1 در اینجا مناسب است این نکته را هم گذرا مورد توجه قرار دهیم که گاهی کسانی،اظهارات تقیزاده در مجلس پانزدهم،مبنی بر مجبور بودن به امضای قرارداد سال 1312،به عنوان مبنای دفاع حقوقی دکتر مصدق در شورای امنیت مطرح میسازند و قائل به آنند که نهادهای مزبور نیز بر همین اساس،آن قرارداد را دارای اشکال دانسته و در نهایت به نفع ایران موضعگیری کردهاند: از سید حسن تقیزاده،رجل سیاسی معروف ایران،هم که در زمان رضا شاه در سال 1312 به عنوان وزیر مالیه قرارداد نفت را امضا کرد،باید به نیکی یاد کنیم که در مجلس پانزدهم-بیآنکه در فکر کسب«وجاهت ملی»برای خود باشد-اظهار داشت به هنگام امضای آن قرارداد«آلت فعل»بوده است."