چکیده:
در این مقاله کوشش شده است که عملکرد مدرسههای موفق در آموزش و پرورش معاصر ایران مطالعه و ویژگیهای آنها شناسایی و معرفی شوند.به این منظور،پرسشهای زیر طرح شد تا با یافتن پاسخ به این پرسشها به آنچه در نظر داریم،دست یابیم. مدرسههای موفق چه ویژگیهایی داشتند؟وجوه اشتراک و افتراق این مدارس و انگیزههای مدیران و بانیان آنها چه بود؟و سرانجام اینکه از این مدارس چه نتایجی حاصل شد و چه درسهایی میتوان از آنها آموخت؟براساس یافتههای این مطالعه برخی از ویژگیهای مشترک و خاص مدرسههای موفق عبارت است از:داشتن هدفهای خاص، افزون بر هدفهای مصوب وزارت آموزش و پرورش؛بهرهگیری از معلمان و مدیران علاقهمند و کوشا.مشارکتی عملکردن(فکری و مالی)؛داشتن نظامنامهء خاص مدرسه؛ داشتن بینش تربیتی و علمی؛توجه به استقلال شخصیت کودکان و نوجوانان و پروردن انسانهای متکی به خود و کارآمد؛توجه یکسان به همهء دروس؛توجه ویژه به ورزش و تغذیه و بهداشت؛توجه به مطالعه و کتابخوانی؛توجه به کار عملی و آزمایشگاهی؛دوری کردن از سیاست و سیاستبازی... ویژگیهای خاص مدارس موفق مدرسهء علوی:پیوند دین و علم؛توام کردن برخی درسها؛مثل قرآن،آموزش دینی و عربی؛پذیرش دانشآموزان براساس ویژگیهای خانوادگی و اعتقادی و بینشی؛مدیریت اقتدارگرایانه روحانی و...
مدرسه البرز:مدیریت اقتدارگرایانهء علمی؛ردهبندی دانشآموزان براساس تواناییهای تحصیلی و معدل؛ثبتنام براساس معدلها؛هیئت امنایی عمل کردن؛مشارکت مالی اولیا و دیگران؛تدریس معلمان زن در کلاسهای پایین؛ارزیابی مداوم معلمان و دانشآموزان و... مدرسه فرهاد:دوری کردن از رقابتهای معمول در مدارس؛توجه خاص به مطالعه و کتابخوانی و کتابخانه؛تدوین قوانین خاص مدرسه به یاری دانشآموزان و کارکنان؛نوشتن کتابهای درسی به یاری کارکنان و دانشآموزان؛برقراری ارتباط مستمر با دانشآموختگان؛ استخدام معلمان عادی و پرورش آنان ضمن کار؛مدرسهء تجربی بودن برای وزارت آموزش و پرورش؛همکاری نزدیک با دستاندرکاران دستگاه رسمی و غیر رسمی آموزش و پرورش؛گزینشی عمل نکردن و...
مدرسههای موفق همه مدیون مدیران و معلمان موفق بودند؛مدیران پیدرپی تغییر نمییافتند؛مدیران آزادی عمل نسبی داشتند؛این آزادی عمل را آنان خود به دست میآورند.نامناسب بودن زیرساختهای اجتماعی و تقلید کورکورانه از بیگانگاه سبب شد که کارهای مدارس موفق تعمیم نیابد.مدیران موفق شیوهای یکسان نداشتند؛مشارکت به صورتهای گوناگون نقشی اساسی داشت؛مدیران دارای بینش علمی و تربیتی بودند؛به پرورش کار و اندیشه توأمان توجه میشد؛مدارس هدفهای خاص و ویژه هم داشتند؛ آییننامهها و قوانین را به نفع دانشآموزان تفسیر و عمل میکردند و...
در تهیهء این مقاله آقای سعید وزیری نگارنده را فراوان یاری کردهاند.بدین وسیله از همکاریهای ایشان تشکر و سپاسگزاری میکنم.
خلاصه ماشینی:
مدرسه فرهاد:دوری کردن از رقابتهای معمول در مدارس؛توجه خاص به مطالعه و کتابخوانی و کتابخانه؛تدوین قوانین خاص مدرسه به یاری دانشآموزان و کارکنان؛نوشتن کتابهای درسی به یاری کارکنان و دانشآموزان؛برقراری ارتباط مستمر با دانشآموختگان؛ استخدام معلمان عادی و پرورش آنان ضمن کار؛مدرسهء تجربی بودن برای وزارت آموزش و پرورش؛همکاری نزدیک با دستاندرکاران دستگاه رسمی و غیر رسمی آموزش و پرورش؛گزینشی عمل نکردن و...
گفتهاند آزمایشگاه دبیرستان البرز از آزمایشگاههای بسیاری از دانشگاهها برتر بوده است(نقل از:آقای داریوش نوری1،معلم پیشکسوت دبیرستان البرز هنگام مصاحبه نگارنده با ایشان)یا در اسناد مدرسهء علوی آمده است که مدرسه مجهز به آزمایشگاه بود و گاهی شادروان استاد روزبه،از مدیران و گردانندگان برجستهء مدرسهء علوی و بانیان آن،تا پاسی از شب در مدرسه میماند تا آزمایشگاه را برای درسهای فردای آنروز آماده کند().
این کار را از طریق گزارش به صورت مقاله،شرکت در کلاسهای تربیت مربی و جلسههای برنامهریزی انجام میدادند(میرهادی،1386:32) نوشتن کتابهای درسی به کمک دانشآموزان و معلمان از دیگر کارهای این مدرسه بود (همان منبع) داشتن روابط نزدیک با وزارت آموزش و پرورش و دیگر مؤسسات آموزشی.
بعد از مدرسهء دار الفنون و اندیشه رشدیه و مدارس تازه تأسیس،کسانی و مدارسی دیگر در گسترش اندیشههای تربیتی انسانساز و پویا اثرگذار بودهاند،نام و نشان آنها در تاریخ آموزش و پرورش استانها آمده که به مشخصات برخی از آنها و کتابها و دیگر آثارشان در این مقاله اشاره شده است.
همانگونه که دربارهء ویژگیهای مدرسههای موفق گفته شد،برخی از این مدارس به مثابه مدرسهء تجربی وزارت آموزش و پرورش بودند و یافتهها و اندیشههای تربیت خود را مستقیم و غیرمستقیم به آگاهی برنامهریزان و طراحان آموزشی میرساندند.