خلاصه ماشینی:
"مقاله حاضر که خلاصه بخشی از کتاب مهم درآمدی بر علم و دین مک گراث است میکوشد تا با ارائه تعریفی از دین(آنگونه که در مسیحیت رواج دارد)به نوع و کیفیت تعامل و ارتباط آن با علوم طبیعی بپردازد و در این میان از دو الگوی تعامل بین علم و دین سخن میگوید.
مک گراث ترجمه و تلخیص علیرضا رضایت آیا دین در بسط و گسترش علم طبیعی موثر است یا مانع این گسترش بشمار میرود؟ در ابتدا وسوسه میشویم پاسخی ساده و عاری از تامل به این سوال که آیا دین متحد یا دشمن علم است بدهیم اما این سوال به دلایل ذیل نیازمند پاسخی پیچیده است: 1-پیشفرض این سوال این است که جوهری یکپارچه به نام علم وجود دارد در حالیکه رشتههای علمی در واقع متعددند و هریک حوزه مطالعاتی و شیوه پژوهشی خاص خود را دارند.
مهمتر اینکه ادیان مختلف رویکردهای متفاوت به علوم را تقویت میکنند؛این مساله مستلزم آن است که پیش از آنکه پاسخ معناداری بتوان ارائه کرد،دین مورد نظر را باید مشخص کرد؛ارتباط بین فیزیک و مسیحیت را نمیتوان بسان ارتباط بین اسلام یا آیین هندو و فیزیک دانست.
از این رو،نویسندهای که عقیده خاصی دارد مبنی بر اینکه تمام ادیان به یک حقیقت الوهی یکسان دسترسی دارند تعریفی از دین را ارائه میدهد که این عقیده در آن تجسم و نمود یافته است(به عنوان مثال،تعریف مشهور ماکس مولر از دین که میگوید دین خصلتی(ویژگیای)است که افراد را قادر میسازد تا بینهایت را ذیل اسامی و نقابهای مختلف درک کند)."