خلاصه ماشینی:
معلوم نیست اگر ژاپنیها پیش از گرفتن نگارش چینی برای خود الفبائی پدید میآوردند و یا با مللی دیگر که دارای خط بودند تماسهائی برقرار مینمودند ادبیات ژاپن چه سرنوشتی داشت و به کجا میانجامید؟ در عهد باستان تا انتخاب شهر کیوتو (Kyoto) در سال 497 میلادی به عنوان پایتخت که مبدأ تاریخ کشور ژاپن است،آثاری از قبیل کوجیکی و همچنین من یوشو (Man'yo?shu?) یا«مجموعهء ده هزار برگ»بوجود آمد که در مقام مقایسه هرچند به مقدار بسیار کم تحت تأثیر ادبیات چینی قرار دارد ولی هنوز نمونهای از ادبیات خالص ژاپنی است.
این تغییر و تحول در شعر ژاپنی بیشتر از آن جهت بوده که شاعر قالبهای سنتی و پیشین شعری را برای بیان احساس و منظور خود کافی نمیدانسته است.
یکی از بزرگترین آثار ادبی قرن دهم میلادی مجموعهایست بنام«کوکین شو» (Kokinshu?) یا مجموعهء اشعار و ترانههای باستانی و جدیدتر ادبیات ژاپنی که بدستور امپراطور گردآوری گردیده و بیشتر قسمتهای آن به قلم اشراف و درباریان نوشته شده است.
مرغ دریائی فریاد برمیدارد از نیزار: «ای رهگذر آیا تو هم در میان مِهِ بهاری راه خود را گم کردهای؟» اثر اتومویاکاموچی (O?tomo Yakamochi) عشق عذاب است و نهفتن آن سودی ندارد، زیرا اگر به آنسوی کوهستان نیز افکنده شود دیری نپاید که چون ماه نو از فراز کوهسار سربرکشد و خویشتن را بنمایاند.
اگر در سینهء من و تو نیز دانهء مهری نهفته باشد که خواهد توانست آنرا از روئیدن باز دارد؟ از مجموعهء کوکین شو-اثر ساکاای نو هیتوزانه (Sakai no Hitozane) (متوفی بسال 139) (به تصویر صفحه مراجعه شود) دورهء کاماکورا شامگاه پائیز است بر فراز درختی که در کنار یک مزرعهء متروک بالیده کبوتر وحشی به یاران خود میگوید: «چه غروب وحشتناک و خاموشی!...