خلاصه ماشینی:
"مسأله ولایت عامه فقیه، قبل از امام خمینی از سوی برخی از بزرگان از جمله مرحوم ملا احمد نراقی مطرح و مورد تأیید قرار گرفته بود، اما امام حدود و ثغور آن را تبیین کرد، بعلاوه آنان جواز تصدی فقیه را ثابت کرده بودند، امام توضیح داد که اگر برای فقیه جایز است بر کلیه امور سیاسی ولایت کند، این امر بر او و نیز بر مردم واجب است، یعنی فقیه باید وجوب ولایت فقیه و وجوب تبعیت از او و معاونت مسلمانها را با ولیفقیه، تبلیغ نماید، و امام این کار را کرد، و خودش هم مسؤولیت حکومت اسلامی را به عهده گرفت، و قیام کرد و هیچ امری مانع ادامه کار نشد و لطف حق هم بنا به آیه شریفه «ان تنصروا الله ینصرکم» او را یاری کرد.
در حالی که ولی فقیه که در عدالت و تقوا و زهد تالیتلو امام است و بر همه کارهای کشور و بر قوای سهگانه به نص قانون اساسی، نظارت دارد، خواهینخواهی از دیکتاتوری بری، و به قانون الهی که عین عدل است پایبند خواهد بود، تا حدی که اطاعت از او، اطاعت از خدا و رسول است و همین است رمز و راز نفوذ معنوی او که نمونههای فراوانی از آن را در جنگ تحمیلی دیدیم، حال اگر صرفا حس وطنپرستی و فرمان یک آدم به قول آنان ملیگرا بود آیا تا این حد جوانان ما فداکاری و مقاومت میکردند که همواره در جبههها آرزوی شهادت بکنند؟ دهم: ـ تلک عشرة کاملة ـ وصیتنامه جاویدان امام امام، تا آنجا که مقدورش بود، راه را برای رهبر پس از خود هموار کرد، و موانع را از پیش پای او برداشت، اصلاح قانون اساسی، و صرفنظر کردن از شرط مرجعیت در رهبر، حل مشکل قائممقام رهبری، قانونی کردن مجلس تشخیص مصلحت نظام با درج آن در قانون اساسی، پایان دادن به جنگ در لحظات آخر زندگی پس از بیرون راندن نیروهای عفلقی از کشور با پذیرفتن قطعنامه شورای امنیت، و بسیاری از کارهای مهم دیگر که هر کدام مشکلی را حل کرد، و همانطور که خود فرموده: با دلی آرام، و قلبی مطمئن، و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم..."