خلاصه ماشینی:
"(دیوان،ص 263) و باز در همین قصیده میفرماید: شیر نر در کشور ایران زمین از نهیبش کرد نتواند زیان هیچ شه را در جهان آن زهره نیست کاو سخن راند ز ایران بر زبان (دیوان،ص 262) و نخجیران شکارگاه را به سپاه شکست خوردهء خان مانند میکند: راست گفتی که شکسته سپه خانندی پیش محمود شه ایران در جنگ کتر (دیوان،ص 116) و ترکان از بیم شمشیر امیران غزنوی جای خالی میکنند: ز بیم تیغ تو تا چین ز ترکان ره تهی گردد اگر زین سوی جیحون باد گری خیزد از میله (دیوان،ص 350) شاعر دیگر غزنویان یعنی استاد منوچهری دامغانی هم مضامینی از همین دست در مورد ترکان و سلاطین آل سبکتگین به کار میبرد: مملکت خانیان همه بستاند بر در ماچین خلیفتی بنشاند مرز خراسان به مرز روم رساند لشکر شرق از عراق در گذراند زود شود چون بهشت گیتی ویران بگذرد این روزگار سختی از ایران (منوچهری،ص 176) هند بگشاده و آمل همه بگشاده بود لشکر صعب سوی ترک فرستاده بود (دیوان،ص 199) جای دیگر استاد صریحا در مورد ترکان و حملهء ایشان به ایران،یعنی سرزمین تحت حکومت غزنویان،آل سبکتگین را ایرانی و مخالف باستانی ترکان میخواند: دانی کاین فتنه بود هم به گه بیورسپ هم به گه بخت نصر به گه ابو الحکم هم گه بهرام گور هم گه نوشیروان هم به گه اردشیر هم به گه روستهم آخر چیره نبود جز که خداوند حق آخر بیگانه را دست نبد بر عجم (منوچهری،ص 71) یک مطلب بسیار مهم دیگر درباب«هویت فرهنگی»شاهان غزنوی این است که درباریان آنها مسلما ایشان را ترک نمیدانستهاند و صریحا در گفتارشان سلاطین غزنوی را از ترکمانان و ترکان عموما،و حتی از ترکانی که در خدمت ایشان بودهاند متمایز میساختهاند."