چکیده:
تاکنون پژوهشهای بسیاری دربارهء تفاوتهای بنیادین رویکردهای نخبگان ایرانی از طیفهای گوناگون فکری نسبت به پدیدهء رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین انجام شده،اما کمتر پژوهشی دربارهء تطور این دیدگاهها انجام گرفته و کمتر پژوهشگری روند تحول دیدگاههای همهء نخبگان سیاسی ایرانی در قبال رژیم صهیونیستی را جستجو کرده است.این درحالی است که به نظر میرسد تمامی نخبگان،به رغم تمامی تفاوتها به واسطهء ایرانی بودن و اثرپذیری از مجموعهء آگاهیها و تجربههای مشترک تاریخی-سیاسی جامعهء ایرانی،در قبال رژیم اشغالگر قدس،سیر تاریخیای را تجربه کردهاند که نهایت و اوج آن،طرد و نفی کامل این رژیم در دروه پس از انقلاب اسلامی است.در این مقاله سعی شده تا ضمن مروری بر گفتمان نخبگان سیاسی ایران در قبال رژیم صهیونیستی،این فرایند تجزیه و تحلیل شود.این پژوهش چنین نتیجه میگیرد که دیدگاه نخبگان سیاسی ایرانی در قبال سه موضوع روباط ایران و غرب،جایگاه ایران در منطقه و نیز برقراری عدالت در مناسبات منطقهای و بینالمللی نقش مهمی در تعریف دیدگاه آنان نسبت به رژیم صهیونیستی ایفا کرده که نتیجهء آن،تأکید بر عدم مشروعیت این رژیم است.
خلاصه ماشینی:
"رژیم صهیونیستی؛نمایندهء غرب نخبگان سیاسی حکومت پهلوی و در رأس آنان،شخص شاه،از تشکیل رژیم صهیونیستی در خاورمیانه به عنوان کشوری پیشرفته از حیث مظاهر تمدن غربی که در مقایسه با محیط اطراف خود و به ویژه،کشورهای عربی پیشرو محسوب میشد، استقبال کردند؛زیرا حضور چنین الگویی از تمدن غربی در قلب خاورمیانه،هم باعث تحقیر بیشتر اعراب میشد و هم میدان بیشتری به حکومت ایران برای هرچه بیشتر غربی کردن جامعهء ایرانی میداد.
نگاه به رژیم صهیونیستی از منظر عدالت گفتمان ملیگرایانه سکولار در ایران از ابتدای تشکیل رژیم صهیونیستی لحنی دو پهلو را در قبال موضوع اشغال فلسطین در پیشگرفت؛از یکسو،تشکیل یک دولت یهودی را حق یهودیانی میدانست که سالها در اروپا قربانی یهود ستیزی مسیحیان شده و همواره به عنوان ملتی تحت ستم و آوره در جستجوی سرزمینی برای خود بودهاند و از سوی دیگر،گاهی از رفتار خشونتآمیز صهیونیستها در اشغال سرزمینهای کشورهای عربی انتقاد میکرد و جانب اعراب را میگرفت.
در سالهای پس از 7691 نیز گروهی از سوسیالیستهای ایرانی به همان سیاق سابق معتقد بودند ادامهء دوستی با رژیم صهیونیستی بر همدردی با اعراب مرجح است، لیکن طیف اثرگذارتری از آنان به رهبری آل احمد با چرخش علیه رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیدند که ایران-عضوی از مجموعهء ملل جهان سوم-نمیتواند و نباید به مردم عرب و به ویژه ملت تحت ستم فلسطین پشت کند و با آنان همدردی ننماید (آل احمد،3631،صص 98-29).
در این خصوص،جالب توجه است که اسد الله علم-وزیر دربار و مشاور نزدیک شاه-به وی گفته بود که رژیم صهیونیستی در واقع،نماد«سوسیالیسم واقعی»و کشوری است که ایران میتواند آن را به عنوان یک شریک منطقهای قابل اعتماد برگزیند؛به ویژه،هردو نیز بسیار پیشرفتهتر از اعراب بودند."