چکیده:
مکتب اصفهان، برجستهترین و پربارترین مکتب داستان نویسی در سده چهادرهم خورشیدی
در ایران است؛که در تکاملدهی به شیوههای داستاننویسی، تعامل با فرهنگ جهانی،
ترکیب صناعات سنتی و مدرن، و تأثیر گذاری گسترده بر مشار کگثری از نویسندگان، و
تکوین و تشخص بخشی به یک شیوه پسانوگرایی در ادبیات یران، حتی نزدیک به دو سه دهه
پیشتر از مطرح شدن مشرب پستمدرنیته در جهان، نقش خلاقی داشته است.کم رنگ بودن
رگههای اقلیمی در این مکتب، در مقایسه با ادبیات اقلیمی مناطقی چون جنوب، شرق، غرب
و ایران که در آنها ا زامکانات متعدد و متمایز کنندهای چون گویش محلی، موقعیت
جغرافیایی، وضعیت معیشتی و فرهنگی استفاده گسترده شده است، زمینه لازم برای نزدیک
شدن به روح فرهنگ عمومی و نماینده ادب و هنر ایران بودن را برای آن فراهم آورده
است.
خلاصه ماشینی:
"نتیجهحال بر اساس آنچه گفته شد، میتوان شاخصترین ویژگیهای این مکتب را به اختصار این گونه بر شمرد:-کمنویسی و به کارگیری ایجاز و اختصار در زبان و ساختار/اقتصاد کلام در اوج؛-اوجگیری سریع و عروج به قله صناعتگری/شرع و پایانی پرتعالی در داستاننویسی؛-بهرهمندی از ذهنیت و زاویه نگرش مدرن و پیچیده؛-بی اعتنایی به سبکپردازی د رحوزه زبان و نثر؛-ایجاد تنوع در زبان و بیان به تناسب موضوع و مقال موقعیت؛-تنوع طلبیهنری/گریز از تقلید و تکرار و تلاش برای نوع آوریهای مکرر و متوالی؛-درهمآمیزی کمدی و تراژدی/در عین بدبینی و تلخنگری، استفاده از طنز و مطایبه برای تمسخر محیط و موقعیت؛-گزینش گری با نمط عالی از وقایع و شخصیتهای؛-شفافیت بیش از حد در گفتگوی شخصیتها؛-استفاده از تمام ظرفیتهای اجتماعی طنزها روایی، به دور از بذله گوییهای مبتذل؛-پیچیدهگی بافت روایتها، به دلیل استفاده گسترده از گسستهای روایی؛-کنایه گویی پر قدرت در بعضی موقعیتها؛-دوری از بنمایههای متدوال رمانتیسم غنایی؛-ترکیبهنرمندانه شاخصههای داستاننویسی و مکاتب هنری؛-نوآوریهای تکنیکی بسیار اساسی و پرتأثیر؛-معنادار بودن بسیاری از نامها در بافت روایتها؛-گرتهبرداری از بعضی فنون روایی در داستانهای پلیسی؛-به تصویر کشیدن کنشهای روانی از طریق واکنشهای فیزیکی؛-تلاش برای نزدیک کردن واقعیتداستانی به واقعیتهای معمول زندگی/دوری از حادثه و هول و ولا؛-بافت دوری دادن به ماجرا/وصل انتهای وقایه به ابتدا؛-کثرت اشارات و کنایات ریز و طبیعی، برای افزودن بر دایره معنایی دلالتها؛-باز آفریدن و تأویل دیگر دادن از داستانهای قدیمی؛-اتکا به تصویر و صحنه به شیوه سینمایی؛-همزماننگاری لحظهبه لحظه برای تطبیق واقعیت داستانی با واقعیت عینی؛-ایجاد هماهنگی بین احوال روحی آدمها و اوضاع اجتماعی با ساخت و صورت روایت؛-ترکیب امکانات روایی گذشته با شیوههتا و شگردهای امرزی/تلفیق سنت و مدرنیته؛-پیشروبودن در عرضه نخستین داستانهای پست مدرنیستی؛-پیشبرد قدرتمند و همزمان صورت و محتوا/پیوند فرمالیسم و پارناسیسم با رئالیسم و اومانیسم و..."