چکیده:
هویت ملی، امروزه، به عنوان یکی از مبانی زیر ساختی مقوله فرهنگ در هر جامعه مطرح است، به همین سبب شعر که از عناصر مهم سازنده فرهنگ یک جامعه به شمار می رود، بازتاب روح جمعی و آرزوهای ملی یک جامعه است. از همین روست که نقش شاعران در فرهنگ سازی و به دنبال آن در هویت سازی، اهمیت مییابد. چهره های برجسته شعر فارسی، فرهنگ و هویت ملی ایرانیان را فراروی چشمان جهانیان نهاده اند.
هدف این مقاله، مروری بر مقوله هویت ملی در شعر معاصر( 1357 هـ. ش به بعد). است بنابراین پس از بیان مفاهیم و مولفه های هویت ملی، ارتباط آن با مقوله شعر فارسی مورد قرار گرفته است. این مقاله تلاش می کند تا با روشن کردن مفاهیم اصلی هویت ملی، زنجیره تامین و چگونگی ارتقای جایگاه آن را در شعر معاصر فارسی، تبیین نماید.
خلاصه ماشینی:
"به برخی از ایناشعار اشاره میشود: محمد رضا شفیعی کدکنی «جاویدان خرد» {Sبزرگا!جاویدان مردا!هشیواری و دانایی#نه دیروزی که امروزی،نه امروزی که فردایی#اگر خوزی،اگر رازی،اگر آتورپاتانیم#تویی آن کیمیای جان که در ترکیب اجزایی#طخارستان و خوارزم و خراسان و روی گیلان#به یک پیکر همه عضویم و تو اندیشهی مایی#تو گویی قصه بهر کودک کرد و بلوچ و لر#گر از کاووس میگویی ور از سهراب فرماییS} {Sخردآموز و مهرآمیز داد آیین و دین پرور#هشیوار و خرد مردمی به هر اندیشه بینایی#اگر در غارت غزها و گر در فتنهی تاتار#و گر در عصر تیمور و اگر در عهده اینهایی#هماره از تو گرم و روشنیم ای پیر فرزانه؛#اگر در صبح خرداد و اگر در شام یلدایی#بزرگا!بخردا!رادا!به دانایی که میشاید#اگر بر ناتوانیهای این خردان ببخشاییS}(شعیفی کدکنی،1387:13-17) محمد علی مردانی «حماسهی خوزستان» {Sنهتنها عضوی ازاعضای ایران است خوزستان#که خود بر پیکر وطن جان است خوزستان#همانا هست آذربایجان بر جسم ایران سر#چو جان پاک بر اعضای ایران است خوزستان#شود کور آنکه نتواند ببیند وحدت ما را#که کردستان و کرمان و لرستان است خوزستان#جدا از هم نباشد جزیی از اجزای این پیکر#بود مازندران تهران و تهران است خوزستان#سپاهان و کویر لوت و گرگان و بلوچستان#زخواننده و خودیکسهم زینخواناست خوزستان#سرودعشق از هر گوشهی ایران به گوش آید#کهگلزار است این ملک و گلستان است خوزستان#خلیجش آب حیوان،نخلها چون نخلهی طوبی#نشانی از بهشت و باغ رضوان است خوزستان#می حب الوطن در کام و جان بر کف همه ملت#خدا را یک جهان نیروی ایمان است خوزستان#برای حفظ ناموس و وطن چون سد پولادین#دلیر و سختکوش و سختبنیان است خوزستان#مباد آن دم که این فرزند از مادر جدا گردد#که خود مام وطن را زیب و دامان است خوزستانS}(مردانی،1367:242) سید احمد زینیوند(کلهر) «کرد» تو مرا میشناسی و میدانی از کدام قبیلهام پدران تو برادر پدران من بودند درآمیختگی ماد و پارس؛ گذشته را میگویم هگمتانه تخت جمشید ازدواج دوشیرهی ماد و کوروش این خواهرزادهی من من با تو در مرگ ضحاک عبد کردی گرفتیم و فریدون را به تخت شاهی نشاندیم و اکنون در کنار توام و تو را دوست دارم -ایران- ای سرزمین ماد و پارس (زینی وند،1378:147) 5-زبان و ادب فارسی مهمترین کارکرد و نقش زبان،از دیدگاه زبانشناسان،ایجاد ارتباط میانانسانهاست."