خلاصه ماشینی:
"61 در این رابطه بدون اینکه بخواهیم مرزهای تفاوت و تمایز فلسفه ایدآلیستی هگل آلمانی(وفات 1381)و ملا صدرا را مخدوش نمائیم،اشاره به مونیسم فلسفی هگل در این مورد که دنیای کثیر و عینی در جریان صیرورت(شدن)وحدت خویش را در روح مطلق که بمثابهء هدف غائی عالم اشیاء و موجودات است،لازم جالب مینماید71 در پایان این بحث ذکری کوتاه از مقایسه فلسفهء اصالت وجود صدر المتألهین و مفهوم"اصالت وجود یا موجود در فلسفهء"وجودی(اگزیستانسیایسم)اروپایی، قبل از هرچیز نزد هایدگر آلمانی(9791 وفات)بجا خواهد بود.
به اعتقاد ملا صدرا حرکت جوهری علت و اساس سیر تکاملی اشیاء عالم و نفس انسانی که در طلب کمالند و در این سیر صعودی و بالنده به سلب نواقص خویش و کسب جمال جدید نائل میآیند،بدون اینکه انواع ثابته تغییر نمایند،و این بعلت اینست که هر موجودی دو وجه و جهت دارد،یکی ثابت که جهت او را به واجب الوجود نشان میدهد و دومی وجه متغیر است که مبدء تحولات ذاتی در ماده و جسم توجه دارد.
03 2-شناخت عقلی:ملا صدرا نفس را در وجود انسان کمال اول متعلق به جسم طبیعی آلی دارای حیات اولیهء بالقوه مینامد که قادر است به ادراک امور کلیه و انجام عمل فکریه و لذا برای این نفس باعتبار داشتن مزیت قبول و فراگیری علوم از مافوق خویش(یعنی عالم عقول)و قدرت بر تدبر و تصرف بر مادون خویش،در قوهء دیگری است به نام قوهء علامه و قوهء عماله که با قوهء اول، تصورات و تصدیقات را ادراک میکند و حق و باطل را در مورد آنچه که تعقل و ادراک میکند تشخیص میدهد و این قوه بنام"عقل نظری"نامیده میشود."