خلاصه ماشینی:
"وقتی آنان تشخیص میدهند که طرف مقابل به چه چیزهایی علاقه دارد،سعی در جلوه دادن خود در آن جهت میکنند و آن صفت خویش را تقویت کرده،به استحکام بیشتر آن میپردازند و در مقابل صفات دیگر خویش را پنهان کرده، سعی در تضعیف آنها در رابطه با شخص مورد نظر میکنند.
این رابطه دیگر نمیتواند دلخواه باشد،نیرویی در پشت آن قرار گرفته است که طرفین رابطه را وادار به انجام آن میکنند و اگر نخواهند، تنبیه در کار خواهد بود و آنان گاه از ترس مجازات و زمانی به امید پاداش که جامعه به آنها خواهد داد(مثلا توجه بیشتر به افراد متاهل) رابطه را ادامه میدهند یا وانمود میکنند که آن را تداوم بخشیده اند.
مرحله پیمان بستن تا جدایی کامل نیز پنج مرحله است که به قرار زیر میباشد: مرحله افتراق،زمانی به وقوع میپیوندد که دو نفر طرف رابطه یا یکی از آنها احساس کند که رابطه او با دیگری،او را کاملا محدود و در چارچوب معینی محبوس کرده است و از این رو تصمیم می گیرند که خود را از این قید برهانند.
بسیاری موارد چنین به نظر میرسد که«همدردی»در روابط بین افراد سازنده نیست و مشکلی را نمیگشاید،چرا که انسانها تابع احساسات و عواطف خویشتن بوده و چون شرایط و تجارب حاکم بر آنها با یکدیگر متفاوت است،این عواطف و احساسات نیز متفاوت میشود و همواره یکی نمیشوند و اگر کسی بخواهد سعی در یکسان سازی آنها کند،با نوعی تصنعی بودن شرایط مواجه میشود که در آن حالت نه تنها به بهبود رابطه کمکی نمیکند،بلکه بیشتر به تخریب آن میانجامد؛زیرا وانمود کردن آن احساس یگانه حمل برظاهر سازی فریبی میشود."