"یک (به تصویر صفحه مراجعه شود) آقایی در کافیشاپ رو میکند به آقایی که پهلوش نشسته بود و میپرسد:''دوستداری یه جوک از حسابدار بشنوی؟'' آقای پهلویی جواب میدهد''خوب،قبل ازاینکه جوکترو بگی باید بدونی که قدم 185 سانتیمتره، وزنم 95 کیلوست و حسابدارم.
یک (به تصویر صفحه مراجعه شود) حسابدار داشت برای اولین مرتبه قصهی سپندرلا را برای دختر پنج سالهاش میخواند،دختر کوچولو محو قصه شده بود مخصوصا آن قسمت که کدوتنبل تبدیل به کالسکهی طلا میشد.
'' اولی: چرا خدا اقتصاد دانا رو آفریده؟ دومی:''برای اینکه حسابدارا بتونند به یکی بخندند'' صاحب (به تصویر صفحه مراجعه شود) یک شرکت یک کارگاه خصوصی استخدام میکند تا حسابدار گم شدهاش را پیدا کند؟ کارگاه به او میگوید باید مشخصاتش را بدانم و بعد چند تا سئوال میپرسد: کارگاه:''حسابدار تون کوتاه قد بود یا بلند قد؟'' صاحب شرکت:''هردو'' اولی: ''تعریف یک حسابدار چیه؟'' دومی:''آدمیه که مسئلهای را که خودتم نمیدونستی داری جوری حل میکنه که نمیفهمیش."