خلاصه ماشینی:
"صبح شانزدهم آذر هنگام ورود به دانشگاه،دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادی اطراف دانشگاه شده وقوع حادثهای را پیشبینی میکردند:چمران به دقت گزارش میدهد: نقشه پلید هیئت حاکمه بر همه واضح بود و دانشجویان حتی الامکان سعی میکردند که به هیچ بهانهای به دست بهانهجویان ندهند.
رئیس و معاون دانشکده فنی که با تمام کوشش و فداکاری خود قادر به جلوگیری از ورود سربازان نشده و ناظر این همه وحشیگری و هتک حرمت کلاس و استاد شهید بودند،به ناچار اعلام اعتصاب کردند و گفتند«تا هنگامی که دست نظامیان از دانشگاه کوتاه نشود،دانشکده فنی به اعتصاب خود ادامه خواهد داد»و چون احتمال وقوع حوادث وخیمتری میرفت،لذا برای حفظ دانشجویان دانشکده را تعطیل کردند و به آنها دستور دادند به خانههای خود بروند و تا اطلاع ثانوی در خانه بمانند.
آری،این جوانان شریف و آزاده گرفتاری این همه دانشجو را دیده باز هم سکوت و آرامش را حفظ نموده بودند که بهانهای به دست عمال بیشرم دستگاه ندهند ولی هیئت حاکمه در تصمیم به کشت و کشتار آن روز خود آنقدر مصر بود که رفتار دانشجویان نمیتوانست کوچکترین تغییری در دستگاه و نقشه پلیدشان به وجود بیاورد.
سال بعد روز شانزدهم آذر 3331 دانشکده فنی از کارآگاه و نظامی پر بود که هر گونه عکس العملی را در نطفه خفه کنند،اما مطابق قرار قبلی پس از آنکه زنگ صبح نواخته شده تمام دانشجویان در محوطه مرکزی دانشکده فنی با حالت عزا و احترام سه دقیقه سکوت کردند:سکوتی عمیق و پرمعنی،سکوتی که خاطرات دلخراش سال پیش را تجدید میکرد و رگبار گلوله و ناله دردناک مجروحین شنیده میشد:سکوتی که در خلال آن شکنجههای روحی سال گذشته،جنایات هیئت حاکمه و بدبختی و مذلمت ملت ایران از نظرها میگذشت."