خلاصه ماشینی:
"همراه محترم!مقابل من بنشین تا شروع هرچه سخن داریم بقصد پژوهش با هم تمام واژگان تفاهیم و خوب بودن را با واج سین سعادت سلام کنیم بمردم خوبتر سرزمینهای نجابت ******* اکنون؛مساحت پرواز تا درک ناب تمام جمعیت دنیاست پس سلام من و رهروان شعر پژوهش نثر رفاقت انسان سخت است در این هزاره حاضر چون شاعران هزاره دیرین مسحور طرز نگاه وق زده لیلا بود تلخ است می مینای سکرآور ساقی را در خلوت میخانه در وصف دو چشمان محبوبه رویایی در کام جدایی ریخت من اعتراف میکنم که شعر معاصر در میان قبایل مردم مسدود سبک و سیاق سخن منظوم نیست یعنی اهالی قطبین هم وجه مشترک قلم و دفتر را بقدر فهم سایر مردم دنیا عامتر از غزل غزلهای وجاهت دیروز گفتار میکنند من معتقدم امروز بر بحر رمل مثمن مخبون یا بوزن وتد مقرون حتی سخنی محزون در دفتر تحقیق نیست یعنی که سخن امروز از قلب پر تپش مهران است در پیوند سینهی مهرانه."