خلاصه ماشینی:
"این جلسات،ساواک را حساس کرده و گزارشاتی را درباره فعالیتهای یکی از دوستان همشهری ما در تهران گرفته بود و به دنبال دستگیری او،تعدادی از همشهریهای ما در تهران و تبریز و اهواز و مشهد دستگیر شدند؛از جمله من در فروردینماه،بعد از تعطیلات که همهمان از زابل آمده بودیم به همراه 71،81 نفر دستگیر شدم.
در زندان،نوع مراوده دانشجویان مذهبی با عناصر سازمان به چه شکل بود و سازمان چه برنامههایی برای جذب مبارزین در داخل زندان داشت؟ من در سال 35 که دستگیر شدم،حدود شش ماه در کمیته مشترک و مدت زیادی را در انفرادی و بعد از آن در سلولهای سه چهار نفری بودیم و بحث فعالیتهای سازمانی مطرح نبود.
در دوران دانشجویی و در آن ارتباطات به این نتیجه رسیدیم که باید براساس نگرش اسلامی و برای نابودی سیستم فعالیت کنیم و مبنایش هم همان تشکیل حکومت اسلامی باشد که حضرت امام ترسیم کرده بودند.
البته قبل از ما در سال 94 و 05،اعضای موتلفه و ملل اسلامی را بایکوت کرده بودند و تعدادشان هم کم بود در سال 35 و 45 که اختلاف ایدئولوژیک در سازمان مجاهدین پیش آمد،در آن جناح این سمت قوی و تعدادشان هم خیلی زیاد شد و بعد به تدریج گروههای مختلف مبارزاتی میآمدند و مجموعا تعدادمان به آن سمت میچربید،چون در خود سازمان هم اختلاف ایدئولوژیک ایجاد شد و از درون خود سازمان هم آدمهای معترض داخل زندان میآمدند."