خلاصه ماشینی:
"مطمئنم که علی بوی بهشت را می‌شنید و حالا دیگر هربار که آن آخرین (به تصویر صفحه مراجعه شود) شهید حاج علی طالبی در کنار مسجد ابو ذر مشرف به کعبه نگاه‌های درد آشنای علی را بیاد میاورم،حس میم‌کنم که علی آنچنانکه گویی از آخرین آزمایش الهی خویش سرافراز بیرون آمده است و آرخین تک لکه‌های ابرهای تردید را از آسمان قلب سلیم خویش زدوده است،به دعوت حق بود که لبیک میگفت:لبیک اللهم لبیکو من به گوش‌های زمینی خویش می‌شندیم که میگوید «برویم آقا،من هستم»و آری من،وسیله‌ئی بیش نبودم تا علی را به وعده‌گاه معشوق برسانم.
پیکر علی را پیچیده در پتوی سربازی،و زیر آن باران عجیب روز هشتم آذرماه به آمارستان جندی شاپور،سردخانه شهدای اهواز ماندیم،و در سردخانه اهواز برای آخرین بار علی را دیدم که تن خود را گذاشته بود و رفته بود و چه خوب حس میکردم که این مائیم که مانده‌ایم و این مائیم که زنده مرده‌ایم،و او از زنده‌تر است."
(
, 
, 
)
