چکیده:
سیاستگذاری کلان و جامع در بخش انرژی،به ویژه گاز که دارای نقش مهم و استراتژیکی در تامین سبد انرژی کشور است،همواره جزئی از دغدغههای مهم و اساسی سیاستگذاران کلان کشور میباشد.اما علیرغم اعتقاد بسیاری از سیاستگذاران در خصوص اجرای چنین هدف ساختاری،تاکنون نهادی مستقل که بتواند مباحث مربوط به انرژی،به ویژه گاز را بطور مستمر و جامع دنبال نماید،تشکیل نشده است.صنعت گاز ایران طی سالهای اخیر به مرحله جدیدی از بلوغ رسیده که عمدتا ناشی از تفکرات"دسترسی به منابع عظیم گازی"و"صیانت کشور در مقابل بحرانهای جهانی انرژی"بوده است.از طریق گسترش سیستم گازرسانی در کشور، سهم گاز در سبد انرژی به میزان 60 درصد افزایش یافته و وابستگی برخی از بخشهای اقتصاد کشور(به ویژه بخش خانگی)به سیستم گازرسانی تشدید شده است.با این حال متأسفانه این بلوغ با مصوبات قانونی متوازن و موثر در کلیه ابعاد(از جمله قیمتگذاری،استانداردهای مصرف،تخصیص بهینه)همراه نبوده است.نتایج حاصل از اعمال سیاستگذاریهای جامع و متوازن در این بخش منجر به ایجاد بحرانهای مقطعی طی سالهای اخیر شده است و میتواند در بلندمدت موجب بحرانهای پایدار در بخش انرژی و در نتیجه آسیبپذیری اقتصاد ملی و امنیت ملی کشور گردد.
بنابراین،در راستای صیانت از منابع انرژی کشور و نیز ایجاد بنیانهای قوی و پایدار جهت نظاممند نمودن سیاستها و خط مشیها در این بخش،ایجاد نهاد و ساختاری قانونمند و بنیادین در راستای تبیین سیاستگذاریهای متوازن بلندمدت مرتبط با بخش انرژی به ویژه گاز طبیعی اجتنابناپذیر است.ضرورت این امر با در نظر گرفتن تحولات بنیادین جاری در راستای حاکمیت اصل 44 قانون اساسی و تسریع روند فعالیتها به سوی خصوصیسازی و کاهش سهم دولت در انجام فعالیتهای زیربنائی بیش از پیش احساس میگردد.
در این مقاله ضمن بررسی ساختار بخش گاز در ایران و ضرورت برنامهریزی بلندمدت، مؤلفههای مهم تاثیرگذار بر سیاستگذاری در این بخش،چگونگی نگرش به«استراتژی ملی انرژی»و بهرهگیری از تجربه دیگر کشورهای جهان در راستان«نظاممند نمودن ساختار بخش انرژی و گاز»جهت جلوگیری از آسیبپذیری اقتصاد کشور در بلندمدت مورد توجه قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"در راستای تبیین سیاستگذاریهای متوازن بلندمدت مرتبط با بخش انرژی به ویژه گاز طبیعی
توسعه سیستم گازرسانی و افزایش سهم گاز در سبد انرژی کشور یکی از مهمترین سیاستها
تولید این حاملهای انرژی از ساختاری پلکانی برخوردار است که با توجه به رفتار تولیدی هر
سطح تولید در این دسته از کشورها،موجب جایگزینی گاز با سایر حاملهای انرژی خواهد
حالتی بررسی روند(مسیر)قیمت گاز طی دوره برنامهریزی شده و نیز عرضه و تقاضای آن باید
است و لذا بسیاری از سیاستگذاران بخش انرژی از این ابزار مهم اقتصادی جهت اعمال سیاستهای بلندمدت بهره جستهاند.
توجه به برخی نکات بنیادین و اساسی در فرایند تبیین سیاستگذاریهای بخش انرژی میتواند عامل مؤثری در جهت شکلدهی الگو و میزان مصرف انرژی،به ویژه گاز طبیعی
بررسی قیمت نسبی گاز طبیعی با دیگر حاملهای انرژی قابل جایگزین و یا سبد
مصرف بوده است(به استثنای سال 1373 که قیمت کلیه حاملهای انرژی به شدت افزایش
قیمت نسبی گاز طبیعی در مقایسه با دیگر حاملهای انرژی قابل جایگزین در
قیمت نسبی گاز طبیعی در مقایسه با دیگر حاملهای انرژی قابل جایگزین در
و تمرکززدائی در صنعت گاز شناخته شده است و اکنون این کشور در مراحل پیشرفتهای از
Natural Gas Act(NGA) براساس این قانون قیمت گاز در هریک از مراحل عرضه-از تولیدکننده به
انرژی همواره دارای نقش مؤثری در تأمین امنیت ملی کشورها بوده است و در این میان آن
است و لذا سیاست جایگزینی گاز با سایر حاملهای انرژی در راستای بهرهگیری هرچه بیشتر
از این مزیت همواره در سیاستگذاریهای کلان بخش انرژی توصیه شده است."