خلاصه ماشینی:
"*سیطره و شمول اصل«علیت» اصل علیت همهء دار هستی را فراگرفته،بر تمامی عالم وجود سیطره دارد و هم از این روست که مسأله علیت و تقسیم وجود به علت و معلول یکی از مسائل درجهء اول فلسفه است و از عوارض ذاتیهء موجود بما هو موجود محسوب میشود.
9-اگر اصل علیت بعنوان یک اصل عقلی قبل از تجربه انکار شود،مستلزم آن است که دانشمندان تجربی پیش از مشاهده و آزمایش هرگز بدان باوری نداشته باشند،در حالیکه نفس اقدام آنان برای مشاهده و آزمایش،خود مبتنی بر این باور پیشین است که هر معلولی ناشی از علتی است و هرگز پدیدهای بدون علت رخ نمیدهد(دقت شود).
اعتقاد به فطری و عقلی بودن اصل علیت بدین معنا که اصلی است غیرتجربی و غیرحسی و مقدم بر این دو،اعتقادی است صائب و مورد پذیرش،اما بدین معنا که ذهن به طور اتوماتیک و ذاتی آن را درک میکند و از ابتداء تکوین با چنین درکی آفریده شده است، مورد قبول نیست.
از سویی همهء عالم فعل خداست و تمام حوادث عالم مستقیما و بلا واسطه از ارادهء ذات باری ناشی میشوند،پس بین حوادث هم نمیتوان رابطهء علیت قائل شد،بلکه باید گفت که عادت الهی بر این منوال است که پدیدههایی را که ما معلول مینامیم به دنبال پدیدههایی محقق سازد که ما آنها را علت میپنداریم،یعنی در حقیقت نه رابطهء بین خداوند و افعالش رابطهء علیت است و نه بین پدیدههای عالم امکان چنین رابطهای وجود دارد.
برخی فیلسوفان غربی چنین پنداشتهاند که مفاد قاعدهء علیت این است که«هر موجودی محتاج علت است»ازاینرو بر فیلسوفان الهی اشکال کردهاند که به مقتضای این قاعده نمیتوان به وجود موجودی بنام«خدا»معتقد شد،چراکه چنین اعتقادی به معنای قبول استثناء در احکام عقلی است و حالآنکه احکام و قواعد عقلیه استثناءبردار نیستند."