چکیده:
المسائل العکبریه-که المسائل الحاجبیه نیز خوانده میشود-یکی از رسالههای بازمانده از شیخ مفید(ف:413 ه.ق)است که گوشههای مهمی از اندیشههای کلامی و تفسیری و حدیثی او را مبین میدارد و مجال بحث از برخی شبهههای اعتقادی روزگار وی را به ویژه در باب نبوت و إمامت فراهم میآورد. شیخ در این اثر به تناسب پرسشهایی که پاسخگویی به آنها رسالت اصلی رسالهء اوست،از مقولاتی چون عصمت،علم پیامبر و امامان،وحی،قرآن و زبان آن،تاریخ امیر المؤمنین علی-علیه السلام-و..سخن میگوید. این گفتار مروری دارد بر درونمایه و ساختار و خطوط برجستهء المسائل العکبریه.
خلاصه ماشینی:
"امیر مؤمنان-آنسان که در اخبار به نحو متظاهر رسیده است-میدانست که کشته خواهد شد و قاتل خود را نیز به تفصیل میشناخت لیک دربارهء علم آن حضرت به هنگام کشته شدنش روایتی که نمودار تفصیل باشد نرسیده است،و اگر رسیده بود نیز آنچه را که مقصود پرسشگر است لازم نمیآورد،زیرا مانعی نیست که خداوند کسی را به شکیبیدن بر کشته شدن خویش که از پیش بدان علم داشته باشد متعبد سازد تا از این راه او را به آن پایگاه بلند رسانید که جز از این راه کسی بدین نمیرسد.
آیا خداوند چیزی را اظهار(«ابداء»)میفرماید و پیش از به تمامت رسیدن آن،آن را نقض میکند؟ پاسخ:«بداء»از جانب خداوند به معنای ظهور است،یعنی کاری از خداوند برای اشخاص ظهور یافت که احتمال آن را نمیدادند؛و«بداء»از جانب او،به معنای باز اندیشی یا استدراک مافات یا جایگزینی تدبیری به جای تدبیری دیگر،نیست باری،داستان چنان نیست که برخی از شیعیان پنداشتهاند که نص در مورد اسماعیل تثبیت شده بوده لیک خداوند او را از این جهان برده و امامت را پس از وی در موسی < امام کاظم-علیه السلام->قرار داده باشد؛بلکه از امامان خاندان پیامبر-صلی الله علیه و آله-درست برخلاف این،روایت رسیده است که گفتهاند: «مهما بدا الله فی شیء، فإنه لا یبدو له فی نقل نبی عن نبوته و لا إمام عن إمامته و لا مؤمن قد أخذ عهده بالإیمان عن إیمانه» (/خدای را در هرچه بداء باشد،در اینکه پیامبری را از پیامبریاش،یا امامی را از امامتش،یا مؤمنی را که از او عهد ایمان ستانده است،از ایمانش منفک سازد، بدائی نیست)."