خلاصه ماشینی:
"تکنولوژی و جهانزیست اجتماعی پرسش اساسی پیش روی ما انسانهای عصر مدرن میتواند این باشد که:«چگونه میتوان رابطه بین پیشرفت فنی و جهانزیست اجتماعی را که امروز همچنان در قالبی ابتدایی،سنتی و غیرانتخابی پوشیده و پنهان مانده است،مورد غور و تأمل قرار داد و تحت نظارت مباحثهء عقلانی درآورد؟»مقاله حاضر با رویکردی تحلیلی قصد پاسخ دادن به چنین پرسشی را دارد یورگن هابرماس ترجمه حسینعلی نوذری استادیار دانشگاه آزاد اسلامی-واحد کرج (به تصویر صفحه مراجعه شود) وقایعی را که مرتبط ساختن آنها با یکدیگر هدف اصلی فرضیههای قانونمند علوم است،میتوان در چارچوب یک نظام هماهنگ مکانی- زمانی شرح داد،ولی وقایع مذکور دنیایی را به وجود نمیآورند:دنیایی که ادبیات با آن سروکار دارد دنیایی است که انسانها در آن زاده می شوند،زندگی میکنند و سرانجام میمیرند؛دنیایی که در آن عشق میورزند و نفرت میدارند،دنیایی که در آن عزت و حقارت و امید و یأس را تجربه میکنند؛دنیای رنجها و شادیها،دنیای جنون و فراست، حماقت و بلاهت و زیرکی و کیاست؛دنیای فشارهای اجتماعی و انگیزههای فردی؛دنیای عقل در برابر شور،دنیای غرائز و عرف و آداب،دنیای زبان مشترک و احساسات و عواطف نامشترک...
رابطه مخدوش شده در فرهنگ بسیار نگرانکننده است،تنها به این دلیل که در جریان تضاد آشکار بین دو سنت فرهنگی رقیب،یک معضل حقیقی زیستی تمدن علمی سر برمیآورد:یعنی این معضل که:«چگونه میتوان رابطه بین پیشرفتن فنی و جهانزیست اجتماعی را که امروزه همچنان در قالبی ابتدایی، سنتی و غیرانتخابی پوشیده و پنهان مانده است،مورد غور و تأمل قرار داد و تحت نظارت مباحثهء عقلانی درآورد؟»."