"امید مهرگان بازگشت برخی متفکران رادیکال به مسیحیت که اسلاوی ژیژک آن را جسارت و صراحتی بیشتر از دیگران صورت داده است،بیشک در حکم پاسخی است به گرایش درونی خود ماتریالیسم و برداشتش از مفهوم رستگاری،مفهومی که پیوند وثیقی با انقلاب مادی به منزله نوعی تلاش برای نجات گذشته شکست خورده دارد.
برخلاف کلیشه سطحی«مارکسیسم در مقام نوعی مذهب یا حتی افیون برای درباره مسیحیت مارتیالیستی ژیژک میتوان به چند نکته کلی اشاره کرد؛نکاتی که بیش از آنکه به کار درک جامع محتوای قرائت ژیژک از الاهیات مسیحی بیاید(که این یادداشت اساسا جای آن نیست)، خود ژست«احیای مسیح/لنین»را روشن میسازد.
برخلاف بسیاری از گفتارهایی که(چه در غرب و چه در جهان سوم)دین و الاهیات و عرفان را در قالب تلاش برای گریز از سیاست انتخاب میکنند،قرائت ژیژک از مسیحیت بهمعنای دقیق کلمه سیاسی است و این معنای دقیق ضرورتا با مفهوم«کلیگرایی»پیوند خورده است.
بنابراین اینجا شما با چیزهایی که سیاست لنینی میتوانست بشود و هیچ وقت نشد،روبهرو هستید؛و با برجسته کردن آن امکانات رادیکالی که درون این پروژه نهفته بود،نه با یک نوع بازگشت به یک محتوای مشخص و معین و این تکرار هم همانطور که گفتم بیشتر از اینکه خود یک محتوا باشد،یک نوع کنش سوبژکتیو است و بههرحال باید دید که از آنچه چیزی بیرون خواهد آمد.
شماره بعدیمان هم مختص همان طرح قانون و خشونت است که در واقع به دور تحلیل امر سیاسی از دیدگاه آگامبن سازماندهی میشود و به لحاظی هسته مرکزیاش همان فضای جدیدی است که ما به سمت آن در حال حرکت هستیم و فکر میکنم برای روشنگری نظری و در واقع حتی استفاده از آن برای فهم شرایط خودمان بتواند خیلی تعیینکننده باشد."