خلاصه ماشینی:
"ثالثا اگر آموزش عالی،سیاست کنونی الزامی بودن نشر مقاله خارجی را ادامه دهد و ایران موفق شود در 01 سال آینده هزاران مقاله در رشتههای علوم انسانی در مجلات خارجی منتشر کند،همچنان این پرسش وجود دارد که آیا از نظر کیفی نیز در آن صورت،ایران در زمینه علوم انسانی پیشرفت کرده است؟ بنابراین،مسئلههای اصلی که ورای جنبههای عملی این موضوع وجود دارد،مباحث نظری زیر است: -چگونه و برپایه چه معیاری میتوان پیشرفت در دانشهای انسانی را ارزیابی کرد؟ -نسبت میان علوم انسانی در کشورهای غیرعربی و علوم انسانی غربی چیست؟به تعبیر دیگر،آیا علوم انسانی که خاستگاه آن اروپا و آمریکا بوده است،جنبه جهانی دارد و علوم انسانی در دیگر کشورهای جهان لا جرم باید برپایه گفتمانهای اروپایی و آمریکایی ارزیابی شوند؟ پاسخ این پرسشها در یک سطح نظری کلان به نوع تلقی معرفتشناختی و روششناختی از ماهیت این علوم بستگی دارد.
اما این پرسش همچنان وجود دارد که اگر تفاوتهای گفتمانی و اجتماعی بین علوم انسانی و اجتماعی مانع مشارکت بین المللی محققان ایرانی میشود،چرا بسیاری از کشورهای دیگر که کم و بیش شرایط مشابه ایران را دارند مانند ترکیه،مصر و عربستان و مهمتر از آن برخی محققان ایرانی، توانستهاند مقالات خود را در مجلات بین المللی منتشر کنند؟پاسخ این اعتقاد را در چند نکته زیر میتوان جست: نکته نخست اینکه استدلال ما این نیست که مجلات اروپایی و غربی به نحو سیستماتیک و عمدا از پذیرش مقالات کشورهای غیرغربی سر باز میزنند،اگرچه گاه استثناهایی در این زمینه نیز رخ داده است؛مانند ممنوعیتی که دولت آمریکا در سال 3002 برای نشر مقالات محققان ایرانی وضع کرده بود بلکه نکته این است که تا جایی که نویسندگان غیرغربی بتوانند خود را با گفتمانهای غربی همسو و هماهنگ کنند، مقالات آنها امکان نشر پیدا میکند."