چکیده:
با توجه به شیوع کتابت و نقش اساسی آن در حفظ و ضبط حدیث شیعه و انتقال آن به نسلهای بعد و صاحبان کتب اربعه، این مسأله مهم طرح میشود که چه راههایی برای شناسایی مصادر تألیف کتاب الکافی به عنوان مهمترین کتاب از بین کتب اربعه وجود دارد. این مسأله، با طرح موضوع مشایخ اجازه و نقش آنان در اسناد الکافی، قابل پیگیری خواهد بود. از ثمرات مهم این مطلب، تأثیر جدی آن در بررسی سندی روایات الکافی است که در شرایطی میتوان از ضعف مشایخ اجازه چشم پوشید. برای شناسایی مشایخ اجازه، ابتدا با بررسی آماری روایات مشایخ در اسناد الکافی، مشایخ اجازۀ محتمل استخراج میگردد. سپس از راه کتب فهرست و همچنین تحلیل اسناد مختلف در الکافی و تطبیق با سایر مصادر، شیخ اجازه بودن ایشان تثبیت خواهد شد. این روشها، ضمن بیان مواردی از کاربرد آنها، تبیین شده و در پایان، برخی نمونههای دیگر نیز ذکر شده است.
خلاصه ماشینی:
تحلیل آماری اسناد روایات اگر روایات منقول از یکی از راویان در نظر گرفته شود، دقت در سند این روایات در شرایطی نشان میدهد که روایات منقول توسط آن راوی از شیخ خاصی از طبقه قبل، نسبت به سایر افراد در آن طبقه، فزونی قابل توجهی دارد؛ به عنوان مثال، چنانچه روایات محمد بن الفضیل را مورد بررسی قرار دهیم، مشخص میشود که از بین 178 سندی 1 که نام وی در آنها وجود دارد، وی در 72 سند ناقل روایتی از ابوالصباح کنانی بوده است.
چنانچه این سند در الکافی شبیه به سندی باشد که در کتب فهرست برای نقل کتاب راوی اصلی آمده، احتمال شیخ اجازه بودن فرد مورد نظر تقویت خواهد شد؛ به عنوان مثال، بررسی سند روایات منقول از محمد بن الفضیل از ابوالصباح در الکافی مشخص میسازد که کلینی اکثریت قریب به اتفاق این روایات را به واسطة «محمد بن یحیی العطار»، از «أحمد بن محمد بن عیسی اشعری»، از «محمد بن اسماعیل بن بزیع»، از محمد بن الفضیل نقل نموده است.
اما متأسفانه مرحوم کلینی در تمامی موارد این ادغام را انجام نداده و شاید به جهت اختصار، در پارهای موارد تنها به ذکر یک طریق اکتفا نموده است؛ به عنوان نمونه، در روایتی سند ذیل نقل شده است 5 : عدة من أصحابنا، عن سهل بن زیاد و علی بن إبراهیم، عن أبیه عن ابن أبی نصر، عن عبدالکریم، عن الحـلبی، عن أبی عبدالله(.