خلاصه ماشینی:
"سلیقهء عام،تلاش برای فروش بیشتر و جذب مخاطب اساس کار پوستر آنها را تشکیل میداد؛پوسترهایی که به فیلمهایشان میآمد و با محتوای آنها هماهنگ بود(هرچند با ساخت فیلمهای متفاوت و پیشرویی مانند"گاو"،"قیصر"، "طبیعت بیجان"و"رگبار"،پوسترهایشان هم تغییر کرد).
بعدها که وارد کار تبلیغات فیلم شدم،ارزش پوستر و عکس خوب را در جذب مخاطب،بیشتر درک کردم.
آنقدر این پوستر در زمان خودش از نظر فرم و طراحی برای تماشاچی و تهیهکننده جالب به نظر آمد که کار پوسترم گرفت و سرگرم طراحی پوستر شدم.
یکی از کسانی که باعث جذب من شد،دولو بود که اصلا برای خودش در طراحی پوستر سبکی داشت.
شما پوستری چون"مهر گیاه"را طراحی کردید که در زمان خودش کار خیلی نوآورانه و پیشرویی بود.
شما بیشتر برای چه قشری پوستر میساختید؟ شخصا تا نود درصد سینما را تفریح و سرگرمی میدانم،هرچند خودم علاقهمند به سینمای بدنه است و هم تماشاچی بیشتری دارد.
خود شما گویا برای یک فیلم دو پوستر با دو ژانر مختلف طراحی کردهاید!چرا اینطور کار کردید؟ این هم برمیگردد به همان مطلب جذب تماشاچی از قشرهای مختلف.
کامپیوتر ابزار خیلیخوبی است،به شرط آنکه یک طراح خوب از آن کار بکشد،نه این که ابتدایی و بدون کمپوزیسیون و رنگبندی و حرف مشخصی فقط عکس اسکن کند و اسم رویش بنویسد!این تا حدی هم به تهیهکننده برمیگردد،حتا به شهرداری!زمانی بود که پوستر در همهء شهرها دیده میشد،اما حالا حتا در سینماها هم پوستر جای خوبی نصب نمیشود قبلا پوستر جای مناسبی در سطح شهر داشت."