خلاصه ماشینی:
"» این فرجام تاریخ از نظر فوکویاما"دموکراسی لیبرال"است:«در طول چندسال گذشته،همگام با پیروزی دموکراسی لیبرال بر رقبالی ایدئولوژیک خود-همچون سلطنت موروثی،فاشیسم و جدیدتر از همه کمونیسم- در سراسر جهان اتفاقنظر قابل توجهی پیرامون مشروعیت دموکراسی لیبرال بهعنوان نظام حکومت به وجود آمدهاست،اما افزون بر آن، استدلال من این بود که دموکراسی لیبرال ممکن است"نقطه پایان تکامل ایدئولوژیک بشریت"و"آخرین شکل حکومت بشری"باشد و در این مقام "فرجام تاریخ"را تشکیل میدهد.
» فوکویاما میگوید که ممکن است با شیوه اقتصاد متمرکز به مراحلی از رشد و توسعه اقتصادی دست یافت،اما برای رسیدن به اهداف عالیتر در راستای نیل به تمدن صنعتی پیشرفته و استفاده از تکنولوژی مدرن،فقط راه دموکراسی لیبرال توفیقآمیز است:«علیرغم اینکه کشورهای دارای اقتصاد متمرکز برنامهای توانستند در مرحله زغالسنگ و صنایع سنگین، کشورهای سرمایهداری همتای خود را دنبال کنند،اما در مرحله به نظر فوکویاما،تنها راه رسیدن به اقتصاد پیشرفته امروزی،همانا نظام بازار رقابتی است.
» فوکویاما اگرچه به اهمیت نقش اقتصاد،بهعنوان عنصر لاینفک جامعه بشری،سخت باور دارد،اما از تاثیر فرهنگ در روند تحول جوامع و ارتباطات بینالمللی غافل نیست و اختلافات موجود در میان کشورهای سرمایهداری پیشرفته را کمتر مربوط به توسعه دانسته و اینگونه اختلافات را بیشتر از ویژگیهای فرهنگی جوامع متاثر میداند:«زندگی بینالمللی دیگر نه به صورت رقابت بین ایدئولوژیهای رقیب،بلکه به صورت رقابت بین فرهنگهای مختلف قابل تصور خواهد بود،چرا که اکثر کشورهایی که اقتصادی پررونق دارند،سازمان اجتماعی مشابهی خواهندداشت."