چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه نظرات معلمان، مدیران، اولیای دانشآموزان،
استادان دانشگدههای علوم انسانی شیراز و مدرسین ضمن خدمت فرهنگیان درباره مشارکت
مردم در ابعادسازمانی(اداری)، برنامهریزی، اقتصادی(مالی)و تبلیغاتی (فرهنگی)در
مسائل آموزشی و پرورشی نواحی چهارگانه شیراز میباشد.بدین منظور 1200 نفر از معلمان، مدیران و اولیای دانشآموزان نواحی چهارگانه
آموزش و پرورش شهرستان شیراز و استادان دانشکدههای علوم انسانی و آموزش ضمن خدمت
فرهنگیان شیراز به صورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند.ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهای است که محقق تنظیم کرده، حاوی 34 سؤال 5
گزینهای با طیف لیکرت(با مقیاسهای خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و بسیار زیاد)و یک
سؤال باز پاسخ به منظور دریافت نگرش پاسخگویان تدوین شده است. از مجموع
پرسشنامههای توزیع شده، 489 پرسشنامه از مردان و 597 پرسشنامه از زنان جهت تجزیه و
تحلیل آماری دریافت شده است(90%).مهمترین نتایجی که از یافتههای تحقیق، به دست آمد عبارتاند از:-گروههای مورد مطالعه اظهار داشتهاند که قانونی و رسمی شدن انجمن اولیاء و
مربیان و دانش ضمانت اجرایی، مشارکت رسمیسازمانهای دولتی در تأمین قسمتی از
نیازهای آموزشی، ایجاد کمیتههای همکاری مردم برای ارائه تجربیات به مدرسه، اختصاص
قسمتی از سود بانکهای کشور به نفع آموزش و پرورش و آگاه شدن اولیاء از نقشسازنده
آموزش و پرورش در رشد و توسعه خانواده و اجتماع، میتواند در جلب مشارکتهای مردمی
در مسائل آموزش و پرورش مؤثر باشد.-برای آزمون فرضیهها، نتایج آزمون خیدو(^2 X L)نشان داد که معلمان بیشتر از
سایر گروها، زنان بیشتر از مردان و کارکنان با مدارک تحصیلی کارشناس، بیشتر از سایر
افراد، مشارکت مردم را در بعد برنامهریزی مؤثر میدانند.همچنین این نتایج حاکی از
آن است که در بعدسازمانی، استادان دانشگاه و مدیران مرد بیشتر از سایر پاسخگویان
مشارکت مردم را مهم میدانند.همچنین در بعد اقتصادی، والدین و استادان دانشگاهها
به مشارکت مردم در این زمینه توجه کمتری دارند.بخشی از نتایج، بیانگر آن است که تفویض اختیار، تمرکززدایی بیشتر، ارتقای نقش
رسانههای ارتباطی در تبلیغ اهمیت آموزش و پرورش برای مردم، استفاده از تجربیات
علمی، فرهنگی و فنی اولیاء در مدارس و محدود کردن فعالیتهای مدارس نمونه مردمی،
میتواند راهگشای مناسبی در بالا بردن مشارکت مردم و اعتلای آموزش و پرورش کشور
باشد.
خلاصه ماشینی:
"علاوه بر آن یافتههای محقق نشان میدهد که بهترین و مؤثرترین راههای جلب مشارکت مردمی در آموزش و پرورش عبارتاند از:بالابردن آگاهی و فرهنگ مردم به نقشسازنده آموزش و پرورش در رشد و توسعه جامعه، غیر متمرکز کردن مدیریت نظام آموزش و پرورش، فعالتر کردن شوراهای منطقهای، دادن مسؤولیت بیشتر آموزشی-تربیتی به اولیای دانشآموزان، فراهم ساختن زمینه ارتباط مؤثر مدیران مدارس با اولیاء و واگذاری بخشی از هزینههای جاری مدارس به آنان و تأسیس مدارس غیر انتفاعی.
بررسی فرضیههای تحقیق -مقایسه نظرات پاسخگویان در خصوص مشارکت مردم در بعدسازمانی: H Lمحاسبه شده برابر 34/17 و بزرگتر از مقدار بحرانی جدول 2^ x Lدر سطح اطمینان 95 درصد است و نشان میدهد که گروه استادان، بیشتر از سایر گروهها با مشارکت مردم در بعدسازمانی(اداری)موافق هستند.
-مقایسه نظر پاسخگویان مرد و زن در خصوص بعد تبلیغاتی(فرهنگی): Z Lمحاسبه شده برابر 13/4 و بزرگتر از مقدار بحرانی جدول در سطح اطمینان 95 درصد است و به عبارت دیگر پاسخگویان زن بیشتر از مردان، مشارکت مردم را از نظر بعد تبلیغاتی(فرهنگی)در مسائل آموزش و پرورش مؤثر میدانند.
-نتایج حاصل از سؤالات بعد تبلیغاتی(فرهنگی)مشارکت مردم این تحقیق و پژوهشی که صمدی(1373)انجام داده، حاکی از این است که آگاه شدن اولیاء از نقش سازنده آموزش و پرورش در رشد و توسعه خانواده و اجتماع ممکن است در جلب مشارکت مردمی و مرتفع کردن مسائل آموزش و پرورش مؤثر باشد.
-نتایج به دست آمده از سؤالات بعد اقتصادی(مادی)مشارکت مردم در این تحقیق و پژوهشی که اکبری(1376)انجام داده مؤید این است که بخشی از درآمد بانکها، کارخانهها، ارگانها و افراد حقیقی و حقوقی میتواند در جلب مشارکت مردمی در مسائل آموزش و پرورش مؤثر باشد."