خلاصه ماشینی:
"به راستی نیز همینگونه است اگر با هرمز انصاری آشنا نباشی در آغاز میاندیشی که کلامش تداعی کننده کوتاه نویسیهای نویسندهگان بزرگی چون:ویکتور هوگو، لئون تولستوی،آنتون چخوف،فیودور داستایوسکی،ارنست همینگ وی،توماس مان،ماکسیم گورکی،جک لندن و در مواقعی بسیار نزدیک به نوشتههای بزرک مرد تعلیم و تربیت نوین در قرن بیستم،غول سیستم نو ظهور پداگوژکی در آموزش و پرورش،رام کنند گستاخترین،شرورترین،بیپرواترین و ناسازگارتین کودکان سر راهی،بیپدر و مادر،مانده در انتهای جاده سرنوشت،فراموش شده و له شده در فرو دستترین لایههای اجتماع،معلم بزرگ: آ.
***** توضیح: در نگاه اول آنچه که کتابهای هرمز انصاری را در کانون توجه قرار میدهد،ترکیب،شکل ظاهری،طراحی،صحافی و رنگآمیزی بسیار دلنشین،هنرمندانه و نوین این کتابها است.
شمسی بهبهانی و آنهایی که هنوز چراغ اندیشه سالاری و خرد پروری را در این سرزمین فرخنده و اهورایی حتا با کورسویی اندک، روشن نگاه داشتهاند،نمایندهگان نسلی بالنده هستند که در مقابله با چالشهای نفس گیر جامعهی به شدت فروافتاده و مرد سالارمان در بیم و هراس از گزمههای«وحشت»نیستند و با توان بیش و کم خود،چهره زن خردمند و خود باور معاصر را در آینهی زمان از خیال و توهم درماندهگانی که زن را در ویژهگی های«مادر بچهها» و«ضعیفه»جستوجو میکنند،درآوردهاند."