خلاصه ماشینی:
"وقتی که امپریالیزم از بهمزدن آرامش در ایران بوسیله نوکرانش در داخل کشور درمانده میشود و رژیم بعث عراق در رسیدن به هفدهایش از طریق حمله مستقیم به ایران به منظور از بین بردن انقلاب اسلامی عاجز میماند آنگاه نوکران امپریالیزم در یکی از مراکز توطئه علیه اسلام در پاریس گرد میآیند و میخائیل یوحنا طارق عزیز عفلقی با سردسته منافقین خلق جمع میشوند و به رایزنی و درددل میپردازند و از اینکه از مقابله با انقلاب متکی بر ایمان ما عاجز ماندهاند اظهار تأسف میکنند و در باره فجایعی که علیه انقلاب اسلامی هنوز مرتکب نشدهاند طرحریزی میکنند و آنگاه طارق عزیز از این نشست تفسیری اینچنین ارائه میدهد: «قصد من از رایزنی با رجوی درباره همین مبارزهای بود که دو ملت ما در پیش دارند و خیلی خوشحالم که دوستم(رجوی!)را رئیسجمهور یا نخستوزیر ایران ببینیم 1 » معنی این سخنان به طور خلاصه این است که نبرد ما علیه دشمن متجاوز و همپیمانانش باید تا پیروزی نهائی به اذن خدا ادامه یابد.
از جمله مزدورنی که امریکا علیه ایران تحریک کرد برخی از دولتهای عربی بودند که واشنگتن آنان را از قرارداد کمپ دیوید به علت ورشکستگیآن، دور نگه- داشته و برای فرصتی دیگر جهت حمایت از رژیم بعث عراق علیه ایران اسلامی که همه آن را میشناسند ذخیره ساخته بود، و پس از آنکه همه نقشههای امریکا علیه انقلاب اسلامی با شکست مواجه شد فریاد او و حتی فریاد مزدورانی که او برای یاری عراق بعثی تجهیز کرده بود به ضرورت متوقف ساختن جنگ به بهانه جلوگیری از ریختن خون مسلمانان بلند شد."