خلاصه ماشینی:
"اوکیسی پس از آنکه چهل و پنج سال از ندگی خود را در محله فقیرنشینان و در میان کارگران ایرلندی گذرانید،شخصیتهایی را برای نمایشنامههای خود برگزید که نماینده این گروه از آدمیان دوبلینی بودند.
سالها بعد اوکیسی در نمایشنامه گل سرخهایی برای من(1943) Red Roses for me که یک فانتزی شاعرانه و یا نمایشنامهای است اخلاقی در قالب یک اتوبیوگرافی،ما را با یک کارگر جوان پروتستان و شاعر منش به نام آیامون بریدون Ayamonn Bredon آشنا میکند که در راهآهن دوبلین کار میکند و یکی از رهبران اتحادیه کارگری است که میکوشد یک شیلینگ بر دستمزد کارگران بیفزاید.
چون شیلا Sheila محبوبه کاتولیک آیامون مخالف اعتصاب کارگران است،از آیامون تقاضا میکند که دست از سرودن اشعار ابلهانه و رویاهایش برای پدید آوردن یک ایرلند برتر بردارد،آیامون ناگزیر است یا شیلا را برگزیند و یا آرمانهای مذهبی، ملتپرستی و کار خود را ترجیح دهد.
میگوید آیامون کارگری است که پولهایش را برای خرید کتاب خرج میکند و میکوشد واقعیت تمامی گیتی را درک کند،اما هیچگاه ایمان خود را در زندگی از دست نمیدهد.
اگرچه ماجرای این نمایشنامه در ایرلند رخ میدهد،اما اوکیسی راه و روشهای زندگی مردم انگلیس را هجو میکند و از روح بذلهگویی ایرلندی تجلیل به عمل میآورد.
اما وقتی یکی از آنان میکوشد در کارخانه به همسرش کمک کند و وقتی زن مرد نزدیکبین میبیند که شوهرش دارد چمنهای بلند و دراز را میزند و صاف میکند،دهانش از تعجب باز میماند،و در اینجا نمایشنامه به اوج کمدی خود میرسد."