خلاصه ماشینی:
"این کار به نفع سرمایهداران ماورای بحار صورت میگیرد که مالک منابع و تجهیزاتی هستند که بسیار بیشتر از منابع و تجهیزات بسیاری از حکومتها و بانکهای مرکزی است و تولید آنها برای تأمین نیازهای بازارهای جهانی و نه فقط بازارهای محلی یا منطقهای صورت میگیرد که نمونهء آن شرکتهای چند ملیتی هستند.
بدین ترتیب جهانی شدن به مفهوم دخالت در امور داخلی دولتهای جهان سوم و کنار گذاشتن هرگونه قانونی است که از تجارت آزاد مطابق آنچه شرکتهای چند ملیتی صلاح میدانند،ممانعت میکند بدون آنکه ثبات اجتماعی و حاکمیت این دولتها را در نظر بگیرد.
رکود اقتصادی بالقوه در جهان سوم جهانی شدن علاوه بر تأمین منافع شرکتهای بزرگ که سیاستمداران و آرای دولتهای صنعتی را در اختیار دارند،به حل مشکلات رکود اقتصادی این دولتها کمک میکند،چرا که آنها به دنبال یافتن بازارهای تازه و قدرت انحصاری در کشورهای جهان سوم هستند.
پیشنیازهای جهانیشدن برای رسیدن به این مزایای ادعایی،حامیان جهانی شدن خواستار این هستند که جهان سوم دست به کاری بزنند که به گفتهء آنان اصلاحات اقتصادی است،بازارهای خود را باز کنند،تجارت آزاد را انتخاب کنند،بخشهای دولتی را خصوصی نمایند و مقررات و قوانینی را که از محیط زیست و تولید محلی حمایت میکنند لغو نمایند و همچنین مالیات سرمایهگذاران ثروتمند را کاهش دهند.
بیچارگی و فقر حتی در امریکا رو به افزایش است!و ثروت ثروتمندان که در عین حال در اقلیت قرار دارند نیز رو به افزایش است!بر طبق آمارهای محافظهکارانهء منتشر شده از سوی سازمان ملل متحد،میانگین درآمد 3/1 میلیارد نفر از مردم که یک چهارم جمعیت جهان را تشکیل میدهند کمتر از یک دلار در روز است."