چکیده:
در این مقاله ضمن مروری بر تلاش های پیشین برای استقرار روان شناسی اسلامی، با نگرشی نوین، نخست به روشن سازی موضع روان شناسی اسلامی آینده نسبت به دانش آزمایشی پرداخته و ضمن تایید آن، پایه های فلسفی الگوی روان شناسی اسلامی را مورد بررسی قرار داده و در پایان، چارچوب های فلسفی چنین الگویی ارایه شده اند. این مقاله نشان می دهد که روان شناسی اسلامی می تواند پایه ای آزمایشی داشته و روش شناسی آن را بپذیرد و در عین حال، از بنیادهای فلسفه ی اسلامی سود جوید. انسان را در یک چارچوب معین آزاد بداند، محتوای روانی را شامل پدیده های سرشتی (فطری) و آموخته بداند، نگرشی خوش بینانه به انسان داشته باشد، موجود زنده را فعال و هدفمند فرض کند، تبیین های آزمایشی را به عنوان حلقه ای در میانه ی پیوستار معلول-علت اولیه ارایه کند، ارزش های خود را از اسلام دریافت کند و هدفش کمک به موجود زنده برای خود شکوفایی به معنای اسلامی (زندگی در چارچوب ارزش های الهی) است.
In this article، we will review former efforts that have been done to constitute “Islamic Psychology” and to clarify the position of our new paradigm in Islamic Psychology about “Science”. Then we will show that Islam has no basical challenge with science. According to our investigation، Islamic Psychology can accept and use scientific methodology، neverthless it can use Islamic philosophy bases. Islamic Psychology، in this view، specifies “humab being” as a being who has free will in the frame of temperament and، a mental organization with learned and inborn content. There is an optimistic approach to achieve fulfillment، and to know human being as an active target-oriented being. This new approach in Islamic Psychology uses scientific explanations as a middle link of Cause- Effect and receives its values from Islamic ones and can be targeted to help beings to self-actulize their abilities consiously and live under Islamic values as a perfected and fulfilled stage of the life.
خلاصه ماشینی:
"فلسفۀ دین سال ششم،شماره دوم،تابستان 1388 صفحه 119-140 تدوین مقدماتی پایههای فلسفی الگوی اسلامی روانشناسی:رویآوردی نو علیرضا آقایوسفی* استادیار گروه روانشناسی،دانشگاه پیام نور،واحد قم (تاریخ دریافت:87/9/11؛تاریخ تصویب:88/1/25) چکیده در این مقاله ضمن مروری بر تلاشهای پیشین برای استقرار روانشناسی اسلامی،با نگرشی نوین،نخست به روشنسازی موضع روانشناسی اسلامی آینده نسبت به دانش آزمایشی پرداخته و ضمن تأیید آن،پایههای فلسفی الگوی روانشناسی اسلامی را مورد بررسی قرار داده و در پایان، چارچوبهای فلسفی چنین الگویی ارایه شدهاند.
انسان را در یک چارچوب معین آزاد بداند،محتوای روانی را شامل پدیدههای سرشتی(فطری)و آموخته بداند،نگرشی خوشبینانه به انسان داشته باشد،موجود زنده را فعال و هدفمند فرض کند،تبیینهای آزمایشی را به عنوان حلقهای در میانهی پیوستار معلول-علت اولیه ارایه کند،ارزشهای خود را از اسلام دریافت کند و هدفش کمک به موجود زنده برای خود شکوفایی به معنای اسلامی(زندگی در چارچوب ارزشهای الهی)است.
اینک این پرسش مطرح میشود که«آیا میتوان یک الگوی اسلامی در روانشناسی آزمایشی تدوین کرد» موضع در برابر دانش آزمایشی گروهی از عالمان دینی با انتقاد از روششناسی تجربهگری و کاهشگرایی آمیخته به کارکردگرایی روانشناسی غربی،آن را طرد میکنند و گاه آن را فاقد مبانی اخلاقی الهی و سکولار میدانند.
خداوند در داستان آفرینش انسان در پاسخ به فرشتگانی که میگویند،آیا موجودی را آفریدی که خون خواهد ریخت؟نگرشی خوشبینانه نسبت به آدمی نشان میدهد و در جای دیگری میفرماید: {/«فأقم وجهک للدین حنیفا فطرۀ الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن أکثر الناس لا یعلمون»/}؛پس روی خود را با گرایش تمام به حق به سوی این دین کن با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است،آفرینش خدای تغییرپذیر نیست."