چکیده:
با عنایت به ابعاد گوناگون مثنوی معنوی و تأثیرپذیری اصول عقاید صوفیان مسلمان، به ویژه مولانا از قرآن کریم،احادیث و اخبار مربوط بدان،و پایبندی مولویه به صحبت و سماع و وجد،درمییابیم که سطان ولد شاید اولین شاعر صوفی باشد که تحت تعلیمات مولانا توانست روش پدر را در شعر تعلیمی صوفیانه سرمشق خود قرار دهد و نتیجهی اینکه قرآن کریم هدایتکنندهی انسانها و مثنوی مولوی راهگشای بسیاری از مشکلات مثنوی ولدنامه است و فهم اسرار کلمات و عبارات پسر جز به وسیلهی اطلاعات راهگشای پدر، میسر نیست،به طوری که سایهی پدر را بر تمامی آثار او میتوان احساس کرد.این مقاله کوشیده است برخی از این تأثیرپذیریها و جلوههای مشترک را در زمینهی اصطلاحات عرفانی معرفی کند.
خلاصه ماشینی:
"اهمیت زیاد قایل شده و مرید و مراد را همواره در طریقت سلوک به آن دعوت کرده است،ترک ادب را باعث لغزش و عذاب میداند،او معتقد است سالک باید از خدا
مولوی با عنوان«حکایت در بیان توبه نصوح»آورده است:جان به حق پیوست چون بیهوش شد موج رحمت آن زمان در جوش شد
سلطان ولد با زبان گریان از خداوند طلب آمرزش دارد: همه گریان به توبه گفته که:وای عفومان کن از این گناه خدای
نحل،77 به آن اشاره کرده است و مولوی و سلطان ولد متأثر از آنند و آن را اساس بوجود
مولوی متأثر از سورهی اعراف،آیهی 45 آورده است: این معانی راست از چرخ نهم بیهمه طاق و طرم طاق و طرم
او با الهام گرفتن از سورهی قصص،آیهی 88 در قرآن کریم آورده است:همچنین جویای درگاه خدا چون خدا آمد شود جوینده لا
(مولوی2093/3/8631/) سلطان ولد عالم بقا را آن سوی عالم خودی در بیخودی جستجو میکند:نیست با مرده زنده را نسبت کو جحیم و کجا بود جنت؟
تعریف مولوی از جبر اینگونه است:جبر چبود؟بستن اشکسته را یا به پیوستن رگی بگسسته را چون در این ره پای خود نشکستهای بر که میخندی؟چه پا را بستهای؟
حالات زودگذر و غیر ثابت دارد،اما مردان کامل برعکس آن هستند:حال چون جلوه است ز ان زیبا عروس وین مقام آن خلوت آمد با عروس
(مولوی2112/4/8631/) سلطان ولد الهام را از افاضات الهی بر قلب سالک میداند:آمد الهام خدا که هلا!
حقاند و سر مخلوقات بر آنان آشکار است:بندگان خاص علام الغیوب در جهان جان جواسیس القلوب در درون دل درآید چون خیال پیش او مکشوف باشد سر حال"