خلاصه ماشینی:
"ویرجینیا وولف هم اگر«اتاقی از آن خود»پیدا میکرد نمیتوانست دیگر سرعت نوشتناش را کنترل کند و هوشنگ مرادی کرمانی موقع نوشتن آنقدر درگیر کارش است که احساس تغییر حتی کلمهای میتواند او را از خواب بپراند.
بعضی از نویسندگان برای سرشار شدن از موضوعات داستانی به تجربههای دیگران اکتفا میکنند،بعضی دیگر خود را در معرض اتفاقات گوناگون قرار میدهند،عدهای بیشتر به تخیل وابسته هستند و عدهای بیشتر از آن به تجربه، چخوف تجربه و شناخت نزدیک را ترجیح میداد.
به نظر میرسد در کنار عادات بسیار گوناگون نوشتن تنها یک نکته است که نزد همه نویسندگان یکسان و عادتی مشترک است و آن تکرار دائم و کار مداوم است که به ذهن خلاقیت میبخشد و شاید شاهکارهای بزرگ در سایه همین مداومت آفریده شدهاند."