خلاصه ماشینی:
گذشته از این در بند بیست و هفتم آشکارا گفتگو در بارهء هجده چیزی است که در طول هجده سال به خسرو پرویز رسیده است یا خواهد رسید در صورتیکه در بندهای بیستو هشت تا چهل و هشت(که هرتسفلد آنها را تفصیل بند بیست و هفت فرض کرده)به وقایعی اشاره شده است که همگی جنبهء جهانی دارند و هیچکدام از آنها و خواستهء مخصوص او محسوب میشده تعبیر کرد.
ولی داستان خسرو و شیرین نظامی باتمامی این گفتارها متناقض است زیرا که وی شیرین را برادرزاده و ولیعهد شمیرا(مهین بانو) پادشاه سرزمینهای اران تا ارمن میداند که پس از وفات مهین بانو چند صباحی نیز بز تخت سلطنت مینشیند و حکمروائی میکند و ظاهرا وسیلهء آشنائی خسرو و شیرین،شاپور ندیم خاص پرویز بوده است که با وصف نیکوئیهای شیرین خسرو را شیفتهء او میکند و از سوی دیگر احساسات شیرین را نسبت به پرویز برمیانگیزد.
ثعالبی در شاهنامهء خوداز دو گنج خسرو پرویز بنامهای باد آورد و گاو سخن میراند و در مورد وجه تسمیهء این دو گنج نیز گوید:«پرویز مرزبانی بنام شهر براز را با قشونی بروم فرستاد که انقام مرگ موریس را بگیرند.
2» گردیزی از پنج گنج خسرو پرویز بنامهای:عروس،خضرا،باد آورد، دیبا خسروی و سوخته نام برده3و صاحب مجمل التواریخ نیز پنج گندم او را بدین ترتیب برمیشمارد:عروس،بادآورد،کاووس،افراسیاب (1)-غرر السیر،ص 702-700.
12-ایوان خسرو2 اغلب گزارشگران اخبار یکی از نفایس خسرو پرویز را ایوان او دانستهاند3و فردوسی هنگام برشمردن لوازم حشمت و بزرگی خسرو هرمزان داستانی در چگونگی برپا شدن ایوان مداین و مهندسین رومی آن از زبان مرد پارسی روشن دل صد و بیست سالهای نقل میکند و میگوید بنای این ایوان که سر بکیوان میساید و کس نظیر آن را در جهان ندیده است هفت سال بطول انجامید.