خلاصه ماشینی:
"شهید مزاری بر این بارو بود همانطور که وجود اقوام هزاره و ازبک و تاجیک و سایر اقوام یک واقعیت عینی است و نمیتوان نقش آنان را در سازندگی آینده افغانستان نادیده گرفت،در ضمن عقیده داشت که اندیشه استبدادی و انحصارطلبی،خصلت ذاتی هیچ قوم و ملیتی نمیتواند باشد.
بنابر آنچه بیان شد، مهمترین اهداف شهید مزاری از ایجاد ائتلاف و همبستگی میان سه قوم محروم هزاره و تاجیک و ازبک در سایه امضای موافقتنامه تاریخی جبل السراج عبارتند: 1-ایجاد نیروی قدرتمند متشکل از سه قوم مزبور در برابر احزاب پیشاوری و جلوگیری از برپایی نظام تکقومی و تبعیضآمیز که میرفت تا بار دیگر سایه خود را بر همه مردم افغانستان تحمیل کند.
پس از اینکه دولت ربانی به نمایندگان احزاب چهارگانه جهت تصمیمگیری نهایی برای حل و فصل مشکلات فیما بین به صورت کتبی اختیارات داده بود، پیشنهاد جدیدی را به حزب اسلامی به منظور تشکیل اجلاس سه جانبه برای حل و فصل بحران کشور متشکل از حزب وحدت اسلامی جنبش ملی- اسلایم و جمعیت اسلامی ارائه نمود،که این پیشنهاد از سوی شهید مزاری رد شد و بهعنوان کارشکنی و تخلف جدیدی تلقی گردید.
گرچه هدف از آغاز جنگ تضعیف و منزوی کردن حزب وحدت اسلامی بود که بیش از صد نقطه مهم و استراتژیک شهر کابل را در کنترل خود داشت و 69 درصد از نیروهای شیعیان را فرماندهی میکرد تا با این جنگ به موقعیت برتر سیاسی-نظامی دست یابد و از این طریق راه را برای انتخاب غیرقانونی خود پس از اتمام دوره ریاست جمهوری هموار سازد،و موانعی را که در برابر تداوم حکومت او وجود داشت از میان بردارد،دولت موقت به همین علت سنگینترین حملات خود را علیه پایگاههای حزب وحدت آغاز کرد."