چکیده:
مقالهی حاضر با این پیش فرض آغاز میشود که فلسفهی غرب همواره با گفتمان تقابلی سخن گفته است.در این گفتمان تقابلی،خودی و دیگری،به خصوص در نقد پسااستعماری،جایگاه ویژهای دارند.خودی،در عین تمایل به حفظ برتری،دائم در پی نزدیک شدن به دیگری است،اگرچه که این حرکت به سوی دیگری هرگز پایانی ندارد و«دیگری»برای ابد غیر قابل دسترس باقی میماند.از طرفی نیاز خودی به دیگری رابطهی بین این دو را به رابطهای پارادوکسی تبدیل میکند.نگارندگان ادعا میکند که اگر خودی،در حرکتی که برای نزدیک شدن و شناختن دیگری انجام میدهد، از مرزهای تعیین شده پا فراتر بگذارد،هویتش آنچنان تغییر میکند که اگرچه«دیگری» نمیشود.ولی قرابتش را با خودی از دست میدهد و تبدیل میشود به«دیگری»ولی«از نوع دیگر».مقاله حاضر با تمرکز بر رمان در انتظار بربرها نوشته جی.ام.کوتزیا به تحلیل رابطه خود و دیگری میپردازد.این مقاله قسمتی از پژوهشی است که در سطح رسالهی دکترا برای دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز انجام میشود.
خلاصه ماشینی:
"میماند ولی خود در وضعیتی قرار میگیرد که دیگرنه کاملا خودی است و نه دیگری و می-
هومی بابا در نقد و بررسی رابطهی استعمارگر و استعمار شده به مرز بین این دو و اتفاقاتی که
بپیماید میبرد،و نشان میدهد که چگونه در پایان این راه خود دیگرنه خودی است و نه
پتریک مکگرت (Patrick McGrath) در مورد این رمان مینویسد:آنچه داستان را جهانی میکند نمایش دادن مرزهایی است که میان چیزهایی که
نسبت میدهد،در حالیکه خودش اغلب در عمل(وقتی آنها را شکنجه میکند)این صفات را به
علاقه و تمایل به شناخت بربرها برای شهردار در ابتدا فقط یک کار تفننی است.
شهردار این است که در خانه خرابههایی که قبلا متعلق به بربرها بوده کندوکاو میکند.
رابطهی شهردار و دختر بربر از همان ابتدا همان رابطهی خودی و دیگری است:
دختر با بربرها است که شهردار از اینکه یک کلمه هم نمیفهمد رنج میبرد و حسرت میخورد
از این به بعد است که سرهنگ همان رفتاری را با شهردار در پیش میگیرد که با بربرها
جنبه از دیگری بودن را با همهی این وجود تجربه میکند و سرانجام میفهمد سرهنگ چه بلایی بر
در میان این تجربه است که شهردار انقدر به«دیگری»نزدیک میشود که
است پیش ماهیگیرهای بربر میرود و برایشان ماهی پاک میکند(مینو خرد 391).
او زندان و تحقیر و شکنجه را به مانند آنها تجربه کرده است و اکنون مردم شهر به سان
بودن در مراسم و مناسک شهری از دختر برای بربرها یک دیگر ساخته است:کسی که زبان
شهردار شهری است که روی سرزمینی بنا شده که قبلا متعلق به بربرها بوده."