چکیده:
مشروطهی ایران و عثمانی از مهمترین بزنگاههای تاریخ هر دو ملت محسوب میشود که به دنبال ایجاد مجموعه بحرانهایی شکل گرفت؛ بحرانهایی که در ایران گریبانگیر قاجارها و از آنسو گریبانگیر امپراتوری ازنفسافتادهای عثمانی شده بود.لزوم اجیاد حکومت مبتنی بر قانون برای برونرفت از بحران در هر دو بستر موجب شد تا عثمانی و ایران دست به دامن اصلاحاتشده و طبیعیترین نتیجهی این تلاشها شکلگیری مجلس بود.نگاهی به تاریخ شکلگیری نهاد پارلمان در ایران و عثمانی گویای این مهم است که شکلگیری و تحول این نهاد و تجربهی آن در هر دو بستر،بیشتر از آنکه وجوه اشتراکی که در قرن نوزدهم میلادی بهطور کامل به چشم میخورد.به عبارت دیگر میتوان گفت هر دو جامعه در مسیر نوسازی و ایجاد نهاد قانونگذاری و نیز تحول این نهاد،انگارههای مشابهی را پشت سر گذاشتهاند.
خلاصه ماشینی:
"ایران و عثمانی گویای این مهم است که شکلگیری و تحول این نهاد
بعد از شکلگیری این اندیشه تلاشهای بسیاری در عثمانی رو به آغازیدن
سوی همین بزرگان تاریخ عثمانی همواره مورد عنایت و توجه بوده است و
برای بار دیگر این نهاد در عثمانی در قالب مشروطهی دوم شکل بگیرد.
ثباتیها را برای مجلس نیز به بار آورد و این نهاد به کرات با تعطیلی و
نگاهی به مجالس مختلف امپراتوری عثمانی و ایران در این قسمت لازم به
این مجلس نیز چندان دوام نیاورد و در تاریخ 5 آگوست همان سال با
و در این بستر مجلس نیز دستخوش فرازوفرودهای بسیاری بود.
اول شورای ملی گویای این مهم است و نشان میدهد که این نهاد اگر
این مجلس بعد از وقوع جنگ جهانی اول تعطیل شد
مجلس سوم با این امید کار خود را آغاز کرد که شاید بتواند به ناکامی
دوره نیز شاهد وقوع جنگ جهانی اول هستیم که مجلس شورای ملی هم
نکته ضروری است که این نخستین مجلس شورای ملی بود که توانست
خود فصلی مجزا از تاریخ پارلمان در ایران بود که در این مختصر نمیگنجد.
بدینترتیب شاهد هستیم که در ایران و نیز در امپراتوری عثمانی بعد از
این عرصه همچنان محتاج توجه بیشتر محققان است تا با تلاشهای خود
حجم محدود کارهایی هستیم که دربارهی این نهاد نگاشته شده است.
گذاری در این امپراتوری دارای سابقهایی طولانی است و پیش از سال 6781 باید به
همچنین احسانگونش در بخش اول کتاب خود با عنوان تاریخ پارلمان ترک نیز به این"